سقراق

معنی کلمه سقراق در لغت نامه دهخدا

سقراق. [س َ ] ( ترکی ، اِ ) سَغْراق. کاسه و کوزه لوله دار باشد که در آن آب و شراب خورند و آن ترکی است همچنین سقرلاط و سقلاطون و سقسین پارسی نیستند. ( آنندراج ). کاسه و کوزه لوله دار باشد. گویند ترکی است. ( برهان ) : و مفسران در او خلاف کردند بعضی گفتند شکل سقراقی بود که او بدان آب خوردی. ( تفسیر ابوالفتوح ).
خشخشة و از یخ ؟ باحور در سقراق نو
خوشتر از بغداد و مافیها و قد سبق البیان.( از ترجمه محاسن اصفهان ).

معنی کلمه سقراق در فرهنگ معین

(سَ ) [ تر. ] (اِ. ) = سغراق : کاسه و کوزة لوله دار.

معنی کلمه سقراق در فرهنگ عمید

= سغراق

معنی کلمه سقراق در فرهنگ فارسی

( اسم ) کاسه و کوزه لوله دار .
کاسه و کوزه لوله دار باشد که در آن آب و شراب خورند و آن ترکی است هم چنین سقرلاط و سقلاطون و سقسین پارسی نیستند .

معنی کلمه سقراق در ویکی واژه

سغراق: کاسه و کوزة لوله دار.

جملاتی از کاربرد کلمه سقراق

از شربت جام ملک الموت بیندیش از دست بتان چند خوری باده به سقراق