سفیرکبیر

معنی کلمه سفیرکبیر در لغت نامه دهخدا

سفیر کبیر. [ س َ ک َ ] ( اِ مرکب ) وزیرمختاری که از جانب شخص پادشاه مأمور دربار دولتی باشد. ( ناظم الاطباء ). عالی ترین نماینده سیاسی یک کشور در کشور دیگر که امور سفارت کبری را در آن کشور اداره کند. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه سفیرکبیر در فرهنگ فارسی

وزیر مختاری که از جانب شخص پادشاه مامور دربار دولتی باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه سفیرکبیر

در ۱۳۱۹ ادیب‌السلطنه سمیعی با سمت سفیرکبیر ایران به افغانستان رفت و قریب دو سال در این سمت باقی ماند. پس از بازگشت، به ریاست فرهنگستان رسید.
فروهر دو نوبت نیز سفیرکبیر ایران در سوییس بود. در سال ۱۳۳۷ به سمت سناتور انتصابی برگزیده شد و در همین مقام درگذشت. پسرش مهندس فیروز فروهر نیز چند دوره نماینده مجلس شد.
شدم به محضر میر اجل سفیرکبیر جهان فضل و سپهر و قاروکان هنر