سفیدرو

معنی کلمه سفیدرو در لغت نامه دهخدا

سفیدرو. [ س َ / س ِ ] ( ص مرکب ) که چهره او سپید باشد. سپیدپوست. || زیبا. خوش صورت. || کنایه از سربلند. روسفید :
سفیدروی ازل مصطفی است کز شرفش
سیاه گشت به پیرانه سر سر دنیا.خاقانی.

معنی کلمه سفیدرو در فرهنگ عمید

= سپیدرو

معنی کلمه سفیدرو در فرهنگ فارسی

که چهره او سپید باشد یا زیبا خوش صورت .

جملاتی از کاربرد کلمه سفیدرو

از نور طاعتش ننمودی سفیدروی فردای رستخیز چه گویی جواب شب
در کشور قزاقستان نیز شهری به این نام وجود دارد که در گذشته این شهر در ساحل سمت چپ سفیدرود قرار داشت اما با تغییر مسیر این رودخانه هم‌اکنون در سمت راست این رودخانه قرار گرفته‌است.
سفیدروئی آماج‌گاه جور کزوست چنین تو خوار مبینش که استخوان من است
سفیدروی‌تر آید به محشر از طاعت به آب خاک درت غوطه‌گر خورد عصیان
سختی پذیر باش که گرددسفیدروی هر دانه ای که در دهن آسیا رود
ابراهیم‌سرا روستایی است که در ۲۵ کیلومتری اتوبان رشت به لاهیجان در استان گیلان قرار گرفته‌است و با شهرستان آستانه اشرفیه ۵ کیلومتر فاصله دارد. در غرب آن روستای چولاب و در شرق آن روستای تازه آباد و در شمال آن روستای فشتم و در جنوب آن رودخانه سفیدرود قرار گرفته‌است.
امیانوس مارسلینوس آن را در سرزمین ماد قرار داده‌است. بطلمیوس آن را در ماد قرار داده‌است و منشأ آن در زاگرس است. این رودخانه به سمت شمال جریان دارد و وارد سواحل جنوبی دریای مازندران می‌شود. ویلیام اسمیت این رودخانه را با رودخانه سفیدرود برابر می‌داند. همان‌طور که بطلمیوس آماردی‌ها را در اطراف سواحل جنوبی خزر قرار می‌دهد و به داخل آن امتداد می‌یابد، ممکن است تصور کنیم که آنها حداقل زمانی را بر روی این رودخانه ساکن بودند.
کلنگ عملیات اجرایی ۱۱ کیلومتر آزاد راه رشت - قزوین با اعتبار ۳۱۰ میلیارد تومان طی مراسمی دو سال پس از افتتاح رسمی آزادراه با حضور رئیس‌جمهور در ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ به زمین زده شد. این ۱۱ کیلومتر از روی رودخانه سفیدرود عبور می‌کند که ۱۰ تونل به طول ۱۲ کیلومتر به صورت رفت و برگشت، دو پل رودخانه‌ای از سفیدرود به طول یک و نیم کیلومتر، شش پل دره‌ای ۱۰۰ متری، پل‌های معمولی با دهانه‌های ۲۰ متری و با ۳۱۰ میلیارد تومان اعتبار اولیه در مدت ۳۶ ماه ساخته می‌شود.
به اعتقاد دیاکونوف آماردها در نواحی کوهستانی شمال شرق می‌زیستند و در دو منطقه کناره‌های دریای خزر و سرزمین پارت سکونت داشتند. به گفته مجتبی مینوی قوم آمارد و قوم تپوری در سرزمین مازندران می‌زیستند و تپورها در ناحیه کوهستانی مازندران و آماردها در ناحیه جلگه‌ای مازندران سکونت داشتند. به اعتقاد حسن پیرنیا آماردها در محدوده آمل تا تنکابن می‌زیستند. به اعتقاد ابراهیم اصلاح عربانی آماردها در شمال ایران، به‌ویژه از رودبار تا آمل و در کرانهٔ سفیدرود، زندگی می‌کرده‌اند. به اعتقاد اعتمادالسلطنه نام مازندران را برگرفته از نام قوم مارد (مازد) می‌باشد. آماردها، مردمی جنگجو و خودپا بوده‌اند.
هزار صورت شیرین سیه‌قلم دارم سفیدروی‌تر از نقش خامه شاپور
تو ابر رحمت حقی نظر بسویم کن اگر چه نامه سیاهم سفیدرویم کن
جُستانیان، آل جستان و آل وهسودان نیز خوانده شده‌اند، خاندانی دیلمی بودند که در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم میلادی (اواخر قرن دوم تا اواخر قرن چهارم هجری) از رودبار در دیلم، بخش کوهستانی گیلان، فرمان می‌راندند. آنان در نواحی کوهستانی رودبار الموت امارتی کوچک و محلی داشتند که تختگاه‌شان بود (و امروزه در استان قزوین واقع است) و وسعت قلمروشان طالقان و سواحل شاهرود و سفیدرود را در بر می‌گرفت. در تاریخهای عمومی و دینیِ نخستین، پادشاهان محلی دیلم را غالباً با عنوان صاحب الدیلم، ملک الدیلم، رئیس الدیلم، مرزبان الدیلم و پادشاه دیلم یاد شده است.
ایگور دیاکونوف، نام مردم آمارد را «آمِرد» یا «آماردوس» می‌آورد، و می‌گوید گستره‌ای کوهستانی در جنوب شرقی ارس و بخش‌های نزدیک سفیدرود، که به‌دست کادوسیان و کاسپیان بوده‌است، فرمانبردار ماد نشده و بخشی از سرزمین آنان نبوده‌اند.
قبول خلق شد از قرب حق حجاب مرا سفیدرویی ظاهر سیاهی دل شد
این شهر به دلیل دارا بودن رودخانهٔ سفیدرود در دل خود نسبت به شهرهای دیگر گیلان خاک بسیار حاصل‌خیزی دارد. به همین دلیل در این شهر باغ‌های کشاورزی فراوانی در کنارهٔ سفیدرود دیده می‌شود. همچنین رودخانهٔ سفید رود عملا سبب کنترل سیلاب در این شهر می‌شود؛ زیرا رودخانه امکان این را فراهم می‌کند که باران‌های فراوانی که در زمستان و پاییز می‌بارد را در خود گردآوری کرده و آن را به سمت دریا براند.
مهم‌ترین اثر تاریخی و دیدنی این شهر همان بقعه سیدجلال‌الدین اشرف است. این بنا را ظاهراً نخستین‌بار در ۳۱۱ق/۹۲۳م گوهرشاد خانم دختر کیارستم بنا نهاد و زینت کرد. به روایت نویسنده کتاب سفرنامه استرآباد و مازندران، در ۱۲۷۵ق/۱۸۵۸م هنگامی که می‌خواستند این آستانه را که خراب شده بود دیگربار بسازند به کتیبه‌ای دست یافتند که در آن نام گوهرشاد خانم را که در سال یاد شده این بنا را تعمیر کرده و ساخته، آمده بوده‌است. اما این روایت را دیگر اسناد تاریخی تأیید نکرده‌اند. پس از ۱۲۷۵ق/۱۸۵۸م چندبار دیگر بنای این بقعه گرفتار سیلاب‌های سفیدرود گردید و یکسره از میان رفت.