سفلیس

معنی کلمه سفلیس در لغت نامه دهخدا

سفلیس. [ س ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) مرضی عفونی و ساری که به ارث بطور مادرزادی به افراد منتقل میشود. عامل این ناخوشی باسیلی است مارپیچی بنام ترپونم پال این مرض بطور مستقیم از افراد مبتلی به افراد سالم قابل سرایت است. کوفت. ( از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به سیفلیس شود.

معنی کلمه سفلیس در فرهنگ عمید

= سیفلیس

معنی کلمه سفلیس در فرهنگ فارسی

( اسم ) مرضی عفونی و ساری که به ارث به طور مادرزادی به افراد منتقل میشود عامل این ناخوشی باسیلی است مارپیچی به نام ترپونم پال . این مرض به طور مستقیم از افراد مبتلی به افراد سالم قابل سرایت است کوفت .
ماخوذ از فرانسه ٠ مرضی عفونی و ساری که بارث بطور مادر زادی بافراد منتقل میشود ٠ عامل این ناخوشی باسیل است مارپیچی بنام ترپونم پال ٠ کوفت ٠

معنی کلمه سفلیس در ویکی واژه

sifilide

جملاتی از کاربرد کلمه سفلیس

دولت ایالات متحده آمریکا از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۴۸ به‌طور عمدی تعدادی از شهروندان کشور گواتمالا به میکروب سفلیس آلوده نمود تا بر روی اثرات این بیماری مطالعات علمی صورت پذیرد. در سال ۲۰۱۰ بعد از گذشت ۶۲ سال، ریاست جمهوری ایالات متحده باراک اوباما بابت این اتفاق از ملت گواتمالا عذر خواهی کرد. تاکنون هیچ‌گونه اقدامی از سوی دولت آمریکا جهت جبران خسارت آسیب دیدگان این جنایت انجام نپذیرفته‌است. رئیس‌جمهور گواتمالا آلوارو کولوم این آزمایش‌ها را جنایت علیه بشریت نامید.
من توله تفلیسم ، عف عف اخوی عف عف انبانه سفلیسم ، عف عف اخوی عف عف
در ۱۸۹۳ لوترک اعتیاد به الکل‌اش شدت گرفت و اطرافیانش متوجه وخامت وضعیت او شدند و شایعاتی از ابتلا به سفلیس هم وجود داشت. سرانجام در ۱۸۹۹ مادر و تعدادی از دوستان صمیمی‌اش او را به کلینیک بردند.
دو جهان آنکه علوی و سفلیست صورت هر دو باز گویم چیست
بیماری‌های تخریب‌کننده عصبی منجر به آسیب پیشرونده به قسمت‌های مختلف عملکرد مغز می‌شود و با افزایش سن بدتر می‌شود. نمونه‌های رایج شامل زوال عقل مانند بیماری آلزایمر، زوال عقل الکلی یا زوال عقل عروقی است. بیماری پارکینسون؛ و سایر علل نادر عفونی ، ژنتیکی یا متابولیک مانند بیماری هانتینگتون، بیماریهای نورون حرکتی، اختلالات شناختی مرتبط با ایدز، زوال عقل ناشی از سفلیس و بیماری ویلسون از دیگر بیماری‌های این دسته به‌شمار می‌روند. بیماری‌های تخریب‌کننده عصبی می‌توانند قسمتهای مختلف مغز را تحت تأثیر قرار دهند و بر حرکت، حافظه و شناخت تأثیر بگذارند.
سفلیس جسته جسته کند درتنت نفوذ سوزاک رفته رفته زند بر سرت فسار
وز دگر گوشه بگفتا رجب سفلیسی که ز سفلیس همانا به تنش استرخاست