سفرجل
معنی کلمه سفرجل در فرهنگ معین
معنی کلمه سفرجل در فرهنگ عمید
۲. درخت به، بهی.
معنی کلمه سفرجل در فرهنگ فارسی
(اسم ) آبی بهی جمع : سفارج سفارل . یا سفر جل هندی . به هندی یکی از گونه های درخت به است .
معنی کلمه سفرجل در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه سفرجل
ز بویت بردمد شاخ شکوفه ز خویت بروزد بوی سفرجل
به معلولی تن اندر ده که یاقوت از فروع خور سفرجل رنگ بود اول که آخر گشت رمانی
ابراهیم سفرجلانی (۱۶۴۵–۱۷۰۰م) (نسب: ابراهیم بن محمد بن ابراهیم بن عبدالکریم) ریاضیدان و شاعر شامی در سدهٔ هفدهم میلادی/ یازدهم هجری بود. از اهالی دمشق بود. دیوان شعر او برجای مانده است.