سریار
معنی کلمه سریار در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه سریار
چون سر بتهی زن سریاری گیرد اسب تو عنان ز هر سواری گیرد
وصال او طلبیدن نه کار هر خامی است بسوز ای دل اگر با منت سریاری است
داری برقیبان سریاری عجب از تو بر گریه ی ما رحم نداری عجب از تو