سرگل
معنی کلمه سرگل در لغت نامه دهخدا

سرگل

معنی کلمه سرگل در لغت نامه دهخدا

سرگل. [ س َ گ َ ] ( اِ مرکب ) گویی باشد که طفلان از ریسمان سازند و بدان بازی کنند. ( برهان ) ( رشیدی ). || نظیر سرگروه و سرخیل. ( از آنندراج ).
سرگل. [ س َ گ ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کدکن پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. دارای 132 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

معنی کلمه سرگل در فرهنگ فارسی

گویی که کودکان از ریسمان سازند و بدان بازی کنند .
ده از دهستان کد کن پائین رخ . بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه .

معنی کلمه سرگل در فرهنگ اسم ها

اسم: سرگل (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: sargol) (فارسی: سرگل) (انگلیسی: sargol)
معنی: اولین گل، بهترین از هر چیز

معنی کلمه سرگل در دانشنامه عمومی

سرگل (گیاه شناسی). سرگل ( انگلیسی: Tepal ) ، یکی از قسمت های بیرونی گل است ( مجموعاً گل پوش ) . این اصطلاح زمانی به کار می رود که این قسمت ها را به راحتی نمی توان به عنوان کاسبرگ یا گلبرگ طبقه بندی کرد.
این ممکن است به این دلیل باشد که قسمت های گل پوش تمایزنیافته هستند ( یعنی ظاهر بسیار مشابهی دارند ) ، مانند ماگنولیا، یا به این دلیل که اگرچه می توان حلقه بیرونی کاسبرگ را از حلقه درونی گلبرگ تشخیص داد، کاسبرگ ها و گلبرگ ها ظاهری مشابه یکدیگر دارند ( مانند سوسن ) .
این اصطلاح برای اولین بار توسط آگوستن پیرامو دوکاندول در سال ۱۸۲۷ پیشنهاد شد و با قیاس با اصطلاحات «گلبرگ» و «کاسبرگ» ساخته شد. ( دوکاندول اصطلاح perigonium یا perigone را به طور جمعی برای سرگل ها به کار می برد؛ امروزه این اصطلاح به عنوان مترادف برای گل پوش استفاده می شود )
اعتقاد بر این است که سرگل های تمایزنیافته شرایط اجدادی در گیاهان گل دار هستند. برای نمونه، آمبورلا، که تصور می شود در ابتدای فرگشت گیاهان گل دار از هم جدا شده است، دارای گل هایی با ساقه های تمایزنیافته است؛ بنابراین گلبرگ ها و کاسبرگ های تفکیک شده، احتمالاً در پاسخ به گرده افشانی جانوران به وجود می آیند. در گل های مدرن معمولی، حلقه بیرونی یا محصور اعضا، کاسبرگ هایی را تشکیل می دهد که برای محافظت از جوانه گل در هنگام رشد آن ها تخصص دارند، در حالی که حلقه درونی گلبرگ هایی را تشکیل می دهد که گرده افشان ها را جذب می کنند.
گلبرگ های تشکیل شده توسط کاسبرگ ها و گلبرگ های مشابه در تک لپه ها، به ویژه تک لپه ای سوسن گون ( Lilioid monocots ) رایج است. برای نمونه، حلقه های اول و دوم هر دو دارای ساختارهایی هستند که شبیه گلبرگ هستند. اینها در پایه به هم می پیوندند تا یک ساختار بزرگ، خودنما و شش قسمتی ( گل پوش ) را تشکیل دهند. در نیلوفرها اندام های حلقه اول از حلقه دوم جدا هستند، اما همه شبیه به هم هستند، بنابراین به تمام قسمت های خودنما اغلب سرگل می گویند. در جایی که اصولاً می توان کاسبرگ و گلبرگ را تشخیص داد، استفاده از اصطلاح «سرگل» همیشه سازگار نیست - برخی از نویسندگان به «کاسبرگ و گلبرگ» اشاره می کنند، جایی که دیگران از «سرگل» در زمینه مشابه استفاده می کنند.
در برخی از گیاهان، گل ها بدون گلبرگ هستند و همه سرگل ها کاسبرگ هستند و به شکل گلبرگ به نظر می رسند. این اندام ها به عنوان گلبرگ گون توصیف می شوند، برای نمون، کاسبرگ های خربق. هنگامی که سرگل ها تمایزنیافته شبیه گلبرگ هستند، به آنها گلبرگ گون نیز می گویند، مانند گلبرگ گون های تک لپه ای، راسته های تک لپه ای با سرگل های روشن. از آنجایی که آنها شامل سوسن سانان می شوند، نام جایگزین تک لپه ای سوسن گون است.
معنی کلمه سرگل در فرهنگ فارسی
معنی کلمه سرگل در فرهنگ اسم ها
معنی کلمه سرگل در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه سرگل

جملاتی از کاربرد کلمه سرگل

بلبل باغ را ز رخ از سرگل ز مائده مهر خموشی از دهان بر لب غنچه هشته‌ای
سبزه برزد از زمین سرگل نمود از شاخ روی بس که بلبل رفتگان باغ را آواز کرد
تو را که بر سرگل زلف عنبرافشان است چه احتیاج به مشک و عبیر خواهد بود
عاقلی کی به عاشقان ماند آن سرگل کجا نهان ماند
سرگلزار ندارم نکنم میل بگل تا مرا پای دل آزرده خارش باشد
اعضای مرا بس که به هم بی تو نفاق است پایم گله از سر کند و سرگله از پا