سر گرفتن. [ س َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) درگرفتن. ( آنندراج ). به وقوع پیوستن. وجود یافتن. تحقق یافتن : بهای بوسه اش سر میدهم چون زر نمی گیرد خیالی کرده ام با خویش اما سر نمی گیرد.بیانا ( از آنندراج ).- سر گرفتن عروسی ؛ بهم جوش آمدن. جور شدن. || موافقت کردن و درگیر شدن صحبت. ( آنندراج ). || سر گرفتن خانه ؛ بسیار داد و فریاد کردن بچه ها یا زنان در خانه و اطاق و غیره. ( یادداشت مؤلف ).
جملاتی از کاربرد کلمه سرگرفتن
رسم است که همسایهها، نفت، چراغ، شیر، میوه، خرما، شیرینی و مواد دیگری را نذر سقاخانههای محل میکنند و به این ترتیب بخشی از هزینه برپایی سقاخانه را تقبل میکنند. هرچند سقاخانه اساساً برای بزرگداشت کشته شدگان کربلا برپا میشود و هدف آن سوگواری است اما در عمل، فرصتی مناسب برای دیدار با همسایگان، دوستان، همکاران و اقوام است. علاوه بر دید و بازدیدها، امکان خروج دختران جوان از خانه نیز فراهم میشده و به این ترتیب، زمینه دیده شدن آنان توسط خانوادههای دیگر و سرگرفتن عروسی نیز در سقاخانهها وجود داشتهاست. علاوه بر این، دهه اول محرم، یکی از بهترین زمانهایی است که زنان و کودکان آزادانه و بدون هراس میتوانند شبها در کوچه و خیابانهای شهر رفت و آمد داشته باشند.
آری آری نوجوانی می توان از سرگرفتن گر توان با نوجوانان ریخت طرح زندگانی
وادی پیموده را از سرگرفتن مشکل است چون زلیخا، عشق میترسم جوان سازد مرا
به مهر آن جوان در عهد پیری جوانی بایدم از سرگرفتن
در سدههای نخستین اسلامی ترکان ماورای قفقاز -که ایرانیها به آنها خزر میگفتند- مجدداً تلاشهای خود را برای ورود به درون اران و آذربایجان از سرگرفتند و چندین تلاش آنها توسط سپاهیان خلافت عربی عقب رانده شد. در سال ۱۷۸ خورشیدی یک جمع بزرگ از خزرها از گذرگاههای قفقاز به درون اران سرازیر شده و دست به تخریب و کشتار زدند. هارون الرشید «خازم بن خزیمه» را به منطقه فرستاد و او آنها را بیرون راند و دربندهای کوهستانی قفقاز را بازسازی کرد. البته این حملهها را ناشی از تحریکات امپراتوری روم شرقی در جهت ایجاد دردسر برای خلیفه در مرزهای شمالی کشورش هم میدانند و آن را با تلاشهای رومیها برای بازپسگیری ارمنستان و بخشهایی از آناتولی که در اشغال عربهای مسلمان بوده، ارتباط میدهند.