سرکج
معنی کلمه سرکج در فرهنگ عمید
۲. ویژگی فرش یا هرچیز دیگر که یک بر آن کوتاه تر از بر دیگر باشد.
معنی کلمه سرکج در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنچه که سرش کج و معوج باشد . ۲ - خطی کوچک و مورب که بر سر ( ک ) و ( گ ) نهند : کاف تازی یک سر کج و کاف پارسی دو سر کج دارد .
جملاتی از کاربرد کلمه سرکج
چنان سرکجروان را کوفت چون مار که میلرزد بخود زلف کج یار!
پروانه چراغ وفا پر کجا برد هرکس که گشت گرد سری سرکجا برد