سرپاش

معنی کلمه سرپاش در لغت نامه دهخدا

سرپاش. [ س َ ] ( اِ مرکب ) گرز گران که بعربی عمود خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به سرپاس شود.

معنی کلمه سرپاش در فرهنگ معین

(سَ ) (ص فا. اِمر. ) = سرپاشنده : گرز گران ، عمود.

معنی کلمه سرپاش در فرهنگ عمید

گرز گران، عمود، گرز.

معنی کلمه سرپاش در ویکی واژه

سرپاشنده: گرز گران، عمود.

جملاتی از کاربرد کلمه سرپاش

به سهم و ناچخ و صمصام ‌و خشت و دهره و شل به‌تیر و نیزه‌و سرپاش و سف و صارم وسن
بیل وبیلک وشمشیر و خنجر و خِنجیر به خشت و خاره و سرپاش و‌ گرزه و جمدر