سرمایهداری دولتی
معنی کلمه سرمایهداری دولتی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه سرمایهداری دولتی
ضد رویزیونیستها با اصلاحات آغاز شده در کشورهای مارکسیست-لنینیست توسط رهبرانی مانند نیکیتا خروشچف در اتحاد جماهیر شوروی و دنگ شیائوپینگ در چین مخالفت میکنند. آنها عموماً از اقدامات و دولتها به عنوان سرمایهداری دولتی و سوسیال امپریالیستی یاد میکنند. آنها همچنین تروتسکیسم و انقلاب دائمی آن را رد میکنند.
در سال ۱۹۵۹ نقش چروتتو و پارودی در هیئت تحریریههای اقدام کمونیستی پررنگتر میشود. اما ضربهٔ اخراج مازینی و سنیگا به قدرت سازمانی بسیار سنگین است: از دست دادن مبارزان، تضعیف روحیه، جداییها. بنابراین امکان عمل سیاسی فعال محدود شد، و در نتیجه سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۶۱ برای چروتتو و پارودی بیش از همه سالهای مطالعه و تحلیل نظری در مورد چین به عنوان «سرمایهداری دولتی نوپا»، در مورد مسئلهٔ استعمار و در مورد اروپا به عنوان یک بلوک اقتصادی جدید بود.
در سال ۱۹۶۳، اختلاف نظرها در مورد چین و جنبش مائوئیستی باعث گسست رایموندی و دیگر هواداران سابق حزب کمونیست ایتالیا شد که آشکارا مخالف تزهای چروتتو در مورد چین مائوئیستی بودند که چین مائوئیست و سیاست اقتصادی آن را نتیجهٔ انقلابی بورژوا-دموکراتیک و سرمایهداری دولتی تلقی میکردند.
چروتتو با مطالعهٔ اثر لنین با عنوان امپریالیسم، عالیترین مرحلهٔ سرمایهداری نظریهٔ امپریالیسم واحد را بسط داد که با بینش رایج جهان دوقطبی و تقسیم بازار جهانی به دو اردوگاه سوسیالیستی، یعنی کشورهای مرتبط با اتحاد جماهیر شوروی، و سرمایهداری، یعنی آمریکا و کشورهای غربی، مخالف است. چروتتو، در این نظریه، با شروع از تزهای آمادئو بوردیگا در مورد ماهیت اجتماعی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان شکلی از سرمایهداری دولتی، استدلال میکند که تمام قدرتهای مطرح امپریالیستی هستند و توسعهٔ نابرابر رشد اقتصادی منجر به مبارزهٔ مداوم برای تصاحب بازارهای جدید برای صادرات سرمایه و کالا میشود. بنابراین هیچ تفاوتی ماهوی بین این دو «بلوک» وجود ندارد.