سرایدار
معنی کلمه سرایدار در فرهنگ معین
معنی کلمه سرایدار در فرهنگ عمید
معنی کلمه سرایدار در فرهنگ فارسی
معنی کلمه سرایدار در دانشنامه عمومی
در سال ۲۰۱۰، متوسط دستمزد یک سرایدار شاغل در ایالات متحده ۱۰. ۶۸ دلار در ساعت بود. طبق آمار سال ۲۰۱۰، حقوق سالانه می تواند ۱۱ درصد رشد کند.
سرایدار (نمایش نامه). سرایدار ( به انگلیسی: The Caretaker ) نام نمایشنامه ای به نویسندگی هارولد پینتر است. سرایدار نخستین بار در کلوپ نمایشی تئاتر هنر در ۲۷ آوریل ۱۹۶۰، به نمایش درآمد. این اثر به وسیله رضا دادویی به فارسی ترجمه شده و انتشارات سبزان آن را منتشر کرده است.
• میک:یک مرد مرموز در اواخر بیست سالگی اش، او مالک خانه ای است که با برادرش آستون در آن زندگی می کند و می خواهد برادر بزرگ ترش را از خطرهای بیرونی حمایت کند.
• آستون: برادر، مردی در آغاز سی سالگی که تحت معالجهٔ شوک الکتریکی قرار گرفته.
• مک ( جنکینز ) دیویس: پیرمردی که آستون به خانه دعوتش کرده و مزاحمتش تهدیدی برای رابطهٔ دو برادر است.
معنی کلمه سرایدار در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه سرایدار
سرایدار سینما که در ایجاد این آتشسوزی با خرابکاران همکاری داشته در حالت مستی از سوی مأموران دستگیر شد.
مالکین آپارتمانها باید هزینههای مشترک و مستمری را که برای بخشهای مشترک ساختمان ضروری است، مانند آب، برق، گازوییل، گاز و غیره پرداخت نمایند. هزینههای قابل پرداخت یا بستگی به مساحت ارتباطی ندارند مانند هزینه تأسیسات، سرایدار، دربان، دستمزد هیئت مدیره و غیره.
علی برادر حسن که بی کژی و کاستی هر دو مرا دیده چپ و راستند و از دیرباز این دل سوداساز و جان سرمایه سوز را با چهره مهر افروز این و مهرجان افزای آن داد و خواست، پوینده آن فرخنده کوی بود و جوینده آن جوشنده جوی، چار اسبه سوی تو می تاخت و ده چشمه روی تو می جست. دریغ آمد در آن انجمن که منش سرایدار شبستانم و هزار آوای گلستان از من راز سرودی سراید و راه درودی نگشاید. بخت آنم کو که فروزان اختر اگر خود هفته و ماهی باشد بر پایه آن خشتی تخت و سایه آن بهشتی درخت راهی نماید، و پس از چندین چشمداشت بر آن چهر مهر افزا که به فر گشاده روئی، با رنج تهی دستی و ستاره سوختگی ها مایه جمشید پرداخت و سایه به خورشید افکند، نوید نگاهی بخشد. با خود اندر شویم و از همه باز آئیم در دربندیم و کمر برگشائیم، اندیشه از هر انجمن باز خوانیم و از روزگار خویش سخن رانیم، بیت:
مرتضی رئیسی، معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان تجهیز و نوسازی مدارس امکانات موجود در کلاس درس را استاندارد توصیف کرد. وی همچنین ذکر کرد: «کپسول آتشنشانی در پشت کلاس درس بوده و حتی از آن برای خاموش کردن آتش استفاده شدهاست و تمام مسئولان مدرسه به خصوص سرایدار در خصوص رعایت ایمنی مدارس آموزشهای لازم را فرا گرفتهاند.»
ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه، ۱۵ آذر ۱۳۹۱، یک کلاس درس مدرسه ابتدایی روستای شینآباد از توابع شهرستان مرزی پیرانشهر دچار آتشسوزی شد و از ۳۷ نفر دانش آموزان آن ۲۹ نفر دچار سوختگی شدند. حادثه زمانی روی داده که بخاری نفتی این کلاس دچار آتشسوزی شد و تلاش سرایدار مدرسه برای خاموش کردن آن با استفاده از کپسول آتشنشانی مؤثر واقع نشد. سرایدار مدرسه وقتی نتوانست آتش را خاموش کند، اقدام به انتقال بخاری به بیرون از کلاس کرد که در این موقع بخاری منفجر شد و آتش به تمام سطح کلاس سرایت کرد.
از کارهایی که وی در آن نقش داشتهاست، میتوان به فیلمهای گاسفورد پارک، زنان عاشق، جورجی دختر، زوربای یونانی، سرایدار، زن مجرد، هملت، نیایش برای مرگ، پیشگوییهای مرد شاپرکی، اولین و مینی سریال در آغاز اشاره کرد.
اوا کوچکترین فرزند از هفت فرزند (دو پسر و پنج دختر) خانواده مزرعه دار فقیر اهل کارولینای شمالی بود. مادرش مالی، ریشه اسکاتلندی-ایرلندی و انگلیسی داشت و پدرش جوناس بیلی گاردنر ریشه آمریکایی-ایرلندی و آمریکایی-سرخپوست داشت. زمانی که بچهها کوچک بودند، خانواده گاردنر تمام دارایی اش را از دست داد و جیمز گاردنر مجبور به کار در یک کارخانه چوببری و مالی نیز مشغول به کار آشپزی و سرایداری در یک خوابگاه معلمان شد.
جواد اللهوردی نقل میکند که او یک بار سرایدار باشگاه پرسپولیس (محمود رشتی سلمانی) که به بیماری روماتیسم قلبی مبتلا بود، را با هزینه شخصی خود برای درمان به انگلستان فرستادهاست و به بازیکنانی که ازدواج میکردهاند هدیه میدادهاست. ماجرای سیلی زدن او به صفر ایرانپاک به خاطر عکس انداختن با یک هنرپیشه زن نیز نقل شدهاست.
آوازه اصلی نوذر آزادی نزد اهالی قدیمی تئاتر و منتقدین آن روزگار بخاطر بازیگری در نمایشهای مطرحی همچون اورگاست به کارگردانی پیتر بروک و نمایش سرایدار وچند نمایش دیگر است و برای مخاطبان تلویزیون، بیشتر برای بازی در نقش «جعفر قاطبه» است؛ این تیپ/شخصیتِ انتقادی ابتدا در سریالی در گونه کمدی/انتقادی به نام اختاپوس نوشته و کارگردانی پرویز صیاد و به ابتکار هنری نوذر آزادی خلق و با موفقیت اجرا شد و به سرعت در بین بینندگان به محبوبیت رسید و در زمستان سال ۱۳۵۶ با ساخت مجموعه تلویزیونی شش قسمتی ایتالیا ایتالیا به کارگردانی و نویسندگی خودش به اوج پختگی و تکامل رسید. این سریال در نخستین روزهای عید ۱۳۵۷ از تلویزیون ملی ایران پخش شد.
پاچینو هنگام نوجوانی با اسم «سانی» میان دوستانش شناخته میشد. او آرزو داشت بازیکن بیسبال شود و در عین حال دوستانش به او لقب «بازیگر» دادهبودند. پاچینو به دبیرستان هرمن ریدر جونیور میرفت، اما پس از مدتی در بیشتر کلاسها به جز کلاس انگلیسی شرکت نمیکرد. او پس از موفقیت در تست هنری دبیرستان هنرهای نمایشی نیویورک، به آنجا رفت. مادر آلفردو با این تصمیم مخالف بود و او پس از یک دعوای خانوادگی، برای همیشه خانه را ترک کرد. پاچینو برای تأمین هزینه شرکت در کلاسهای بازیگری، شغلهای مختلفی را امتحان کرد؛ از جمله نامهبر، نظافتچی رستوران، مسئول دفتر پستی و سرایدار. او همچنین مدتی در اتاقِ نامه مجله کامنتری فعالیت میکرد.