سراسیمه وار

معنی کلمه سراسیمه وار در فرهنگ معین

( ~ . )(ق مر. ) با عجله و شتاب .

معنی کلمه سراسیمه وار در فرهنگ فارسی

بطور سراسیمه باعجله شتاب : بهزاد چون آن حالت بدید و آن سخن بشنید سراسیمه وار خواست که بجهد و شمشیر بر کشد .

جملاتی از کاربرد کلمه سراسیمه وار

مادری سراسیمه وارد کلانتری می‌شود و به افسر نگهبان می‌گوید دختر جوانش، سحر، دیشب به خانه بازنگشته است. سحر دختری بلندپرواز و مطلقه است که به دلیل نوع پوشش و آرایش و ارتباطاتش در محله پشت سرش حرف زیاد است...ماجرای فیلم پیرامون پیدا کردن ردی از سحر پیش می‌رود..