سجال
معنی کلمه سجال در فرهنگ معین
معنی کلمه سجال در فرهنگ عمید
۲. دلوهای پرآب.
۳. [مجاز] منابع سرشار.
معنی کلمه سجال در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه سجال
فاذا انقلت فلیت قناعتی عرفت سجالی ثم حدر شاء
این ابن ابی قحافه؟ این ابن الخطاب؟ عمر جواب داد و گفت: هذا رسول اللَّه، هذا ابو بکر، و ها أنا ذا عمر. ابو سفیان گفت: «یوم بیوم و انّ الایّام دول و الحرب سجال» عمر گفت: لا سواء، قتلانا فی الجنّة و قتلا کم فی النّار.
بحمدالله هرچ فرمائی و نمائی قدوهٔ عقل و قبلهٔ عقلاءِ جهان باشد، اگر نصیحتی و وصیتی که شاه بشنود و در تعدیلِ امور و تقویمِ صحّتِ احوال جمهور همیشه دستور خویش گرداند، داری دریغ مدار و هرچ پیش خاطرست از کشفِ بلوی و بثِّ شکوی و شرحِ ظلامات و عرضِ حاجات بیتحاشی بگوی که مجالِ اومید واسعست و سجالِ کرم فایض. آزاد چهر گفت :
لا تنزلو الرعب قلوا لکم فانما الحرب سجال القلیب
اذ سیلت السحب سجال المطر قد زینت الروض بدری الزهری