سایه شکن

معنی کلمه سایه شکن در لغت نامه دهخدا

سایه شکن. [ ی َ / ی ِ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) شکننده مذهب ظلمت یعنی کفر و زندقه. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شرفنامه ). || روشن کننده. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شرفنامه ) :
سایه پرستی چو کنی همچو باغ
سایه شکن باش چو نور چراغ.نظامی.

معنی کلمه سایه شکن در فرهنگ معین

( ~ . ش کَ )(ص فا. ) روشن کننده .

معنی کلمه سایه شکن در فرهنگ عمید

آنکه نور و روشنایی بدهد و تاریکی و سایه را محو کند، روشن کننده، نور بخش.

معنی کلمه سایه شکن در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - روشن کننده روشنگر . ۲ - کسی که دین کفر را معدوم سازد .

معنی کلمه سایه شکن در ویکی واژه

روشن کننده.

جملاتی از کاربرد کلمه سایه شکن

همچو خورشید کجا لشکر سایه شکند لشکر دشمن به زین شکند شاهنشاه
از هوس سلسله عنبرین نور شود سایه شکن بر جبین