سانما
معنی کلمه سانما در ویکی واژه
(زبانشناسی) پسوندی که نوع یه واژه، معمولا مصدر، را می‌نماید (نشان می‌دهد): ـادن ـاردن ـیدن ـودن
جملاتی از کاربرد کلمه سانما
همگان ز خود گریزان سوی حق و نعل ریزان که ز کاسدی رسانمان به لطافت و ثمینی
یعنی مردان ز درگه احسانمان چنین
ز شهوانی به عقلانی رسانمان بر اوج فوق بر زین لوح زیرین
ای سرافرازی که نعل مرکبت را می سزد گر هلال آسانماید چرخ زیب گوشوار
عظیم الشأن و رفیع القدر بود و عزیز القوم و جمیل الصبر و وی را مناقب بسیار است در فنون علم از فقه و توحید و حقایق و تفسیر و شعر و لغت و غیر آن و گویند مردی عیّارنمای پارساطبع بود، نه پارسانمای عیّارطبع؛ و این طریقی ستوده است اندر این قصّه و محمود به نزدیک جملهٔ مشایخ، -رَضِيَ اللّهُ عنهم-.
او در سال ۱۹۷۱ برندهٔ جایزه ادبی هلسینگین سانمات شد.