معنی کلمه ساستا در لغت نامه دهخدا
در بدی و گدی توئی منحوس
ساستاسا و ساسیاآسا.فرالاوی ( از جهانگیری ) ( شعوری ).|| حاکم مستبد و شخص ستمکار. در پهلوی ساستار بهمین معنی هست که در اوستا ساستار و در سنسکریت شاستر بوده از ماده «شاس » بمعنی حکومت کردن. ( فرهنگ نظام ).