معنی کلمه ساجگون در لغت نامه دهخدا ساجگون. ( ص مرکب ) برنگ ساج. تیره : کنار آبدان گشته بشاخ ارغوان حامل سحاب ساجگون گشته بطفل عاجگون حبلی.منوچهری ( دیوان ص 109 ).برآمد ساجگون ابری ز روی ساجگون دریابخار مرکز خاکی نقاب قبه خضرا.امیرمعزی ( دیوان ص 29 ).
معنی کلمه ساجگون در فرهنگ عمید به رنگ ساج، سیاه، تیره، تیره فام: برآمد ساج گون ابری ز روی ساج گون دریا / بخار مرکز خاکی نقاب قبهٴ خضرا (امیرمعزی: ۲۳ ).
جملاتی از کاربرد کلمه ساجگون سپیده دم، چو از گردون نهان شد گوهرین پیکر زمین ساجگون بنهاد تاج عاجگون بر سر کنار آبدان گشته به شاخ ارغوان حامل سحاب ساجگون گشته به طفل عاجگون حبلی