ساتگینی آوردن

معنی کلمه ساتگینی آوردن در فرهنگ معین

( ساتگینی آوردن ) ( ~. وَ یا وُ دَ ) [ تر - فا. ] (مص ل . ) بساط میگساری گستردن .

معنی کلمه ساتگینی آوردن در فرهنگ فارسی

( ساتگینی آوردن ) ( مصدر ) بساط میگساری گستردن .

معنی کلمه ساتگینی آوردن در ویکی واژه

بساط می‌گساری گستردن.

جملاتی از کاربرد کلمه ساتگینی آوردن

دستوری دادم، بباید نمود. هر دو خواجه خدمت کردند. و ساتگینی آوردند و نشاط تمام رفت، و آن شراب خوردن بپایان آمد. پس از یک هفته سلطان را استادم بگفت و دستوری یافت و خواجه احمد بباغ آمد و کاری شگرف و بزرگ پرداخته بودند؛ نماز دیگر امیر ابو الحسن عقیلی را آنجا فرستاد به پیغام و گفت: «بو الحسن را نگاه باید داشت و دستوری دادیم، فردا صبوح‌ باید کرد که بامداد باغ خوشتر باشد» و هر دو مهتر بدین نواخت شادمانه شدند و دیگر روز بسیار نشاط رفت و نماز دیگر بپراگندند.