زیرینه

معنی کلمه زیرینه در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:کران پایین

معنی کلمه زیرینه در ویکی واژه

برای زیرمجموعه‏ای مانند A از یک مجموعۀ مرتب S ، بزرگ‌ترین عضوی از S که از هیچ عضو A بزرگ‌تر نباشد

جملاتی از کاربرد کلمه زیرینه

تختهٔ مشق حوادث‌کرد ما را عاجزی زخم دندان بیشتر وقف لب زیرینه بود
کرسی ما نسزد چرخ که هنگام سخن ز بر ذروه او پایه زیرینه ماست
آدمی را شیر از سینه رسد شیر خر از نیم زیرینه رسد