زوراء

معنی کلمه زوراء در لغت نامه دهخدا

زوراء. [ زَ ] ( ع اِ ) چاه مغاک دورتک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || قدح. ( منتهی الارب ) ( غیاث ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || کمان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): رمی بالزوراء. ( اقرب الموارد ). || آوندی از نقره. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ظرف نقره. ( غیاث ) ( آنندراج ).
زوراء. [ زَ ] ( ع ص ) مؤنث ازور. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). یعنی آنکه یک جانب سینه وی برآمده و جانب دیگر درآمده باشد. ج ، زور. ( ناظم الاطباء ). مایل و کج. ( از معجم البلدان ).
زوراء. [ زَ ] ( اِخ ) دجله بغداد را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از غیاث ) ( از اقرب الموارد ). || بعضی گویند زوراء بغداد است و عربی است. ( برهان ) ( آنندراج ). بغداد، لان ابوابهاالداخلة جعلت مزورة عن الخارجة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). شهر بغداد. ( غیاث ). نام بغداد است از بهر آنکه در جانب قبلی ، وضع آن زواری یعنی انحرافی است. ( تجارب السلف ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). شهر زوراء به بغداد در جانب شرقی و به علت کج بودن قبله آن این نام را بدو داده اند. ( از معجم البلدان ). رجوع به نزهة القلوب ج 3 ص 33 شود. || موضعی است به مدینه نزدیک مسجد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( غیاث ). || نام بازاری است در مدینه. ( منتهی الارب ) ( غیاث ) ( آنندراج ). || خانه ای است عثمان بن عفان را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || نام چند زمین. ( ناظم الاطباء ). رجوع به منتهی الارب و معجم البلدان شود.

معنی کلمه زوراء در فرهنگ معین

(زَ یا زُ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - چاه عمیق . ۲ - کمان . ۳ - قدح .

معنی کلمه زوراء در ویکی واژه

چاه عمی
کمان.
قدح.

جملاتی از کاربرد کلمه زوراء

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ ای فی یوم الجمعة. کقوله: «أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ» ای فی الارض و اراد بهذا النّداء، الاذان عند قعود الامام علی المنبر للخطبة. لما روی الزهری عن السائب بن یزید قال: کان النّداء یوم الجمعة اوّله اذا جلس الامام علی المنبر علی عهد النّبی (ص) و ابی بکر و عمر، فلمّا کان عثمان و کثر النّاس و بعدت المنازل، زاد اذانا فامر بالتّأذین الاوّل علی دار له بالسّوق، یقال له الزوراء، لیسمع النّاس فیما غابوه علی ذلک و اوّل جمعة جمعت بالمدینة کانت قبل قدوم رسول اللَّه (ص) قالت الانصار انّ للیهود یوما یتعبّد فیه و هو السّبت.