زودرنج
معنی کلمه زودرنج در فرهنگ معین
معنی کلمه زودرنج در فرهنگ عمید
معنی کلمه زودرنج در فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه زود متاثر و رنجیده خاطر شود نازک دل حساس .
معنی کلمه زودرنج در ویکی واژه
آن که زود متأثر و رنجیده خاطر شود، نازک دل، حساس.
جملاتی از کاربرد کلمه زودرنج
صبا در سالهای پایانی زندگی از بیماری قلبی رنج میبرد و با آنکه زودرنج شده بود، اما همچنان به فعالیتهای هنری و تدریس به شاگردانش ادامه داد. او معتقد بود «اگر سه سال دیگر زنده بماند خواهد توانست موسیقی ایرانی را به جایی برساند که دیگر نگران نمیرد». در ۲۲ آذر سال ۱۳۳۶، آخرین یادداشت صبا با عنوان هنر یا زندگی؟ در مجلهٔ اطلاعات هفتگی چاپ شد. او این یادداشت را به درخواست سردبیر آن مجله نوشته بود. آخرین حضور صبا در تمرینِ ارکستر شمارهٔ یک ادارهٔ هنرهای زیبا که خود رهبری آن را بر عهده داشت، روز ۲۵ آذر ۱۳۳۶، چهار روز پیش از درگذشتش بود.
او در سال ۱۳۳۰، دفتری به نام قطعنامه چاپ و منتشر کرد که رهنما نیز پیشگفتاری نقادانه بر آن نوشته بود. انتشار این مجموعه، که دربرگیرنده سرودههای بی وزن شاعر بود و با معیارهای شعر نیمایی ناسازگار مینمود، باعث تیره شدن روابط نیمای زودرنج و شاملو گشت. رهنما در پیشگفتارش در وصف شعر شاملو نوشت:
دلم شد زودرنج آزار او کن تغافل گونه ای در کار او کن
چشم من گستاخ بین، آن خوی نازک زودرنج تا نگاهم آن طرف افتاده صحبتها شدست
عجب دارم اگر آمیزشی با او توانم کرد که نازش زودرنج و غمزهاش بدخوست میدانم
اگر بیجا، ز من گردون ناهنجار می رنجد نمی رنجم، ز طبع زودرنج یار می رنجم
دل گشته در برم خون از طبع زودرنجت افتاده درشکنجم از زلف پر شکنجت
چو قوت، بیوفایی در جهان نیست چو صحّت، زودرنجی در میان نیست
مهمترین علایم این بیماری اختلالات دستگاه گوارش (درد شکم، تهوع، استفراغ، پرآبی دهان، پرخوری، لاغری) اختلالات دستگاه تنفس و همچنین اختلالات عصبی مانند لرزش و تشنج، عصبانیت و زودرنجی، دیدن خوابهای آشفته، پریدن از خواب، سردرد و سرگیجه است.
دوست کش، بیگانهپرور، دیرجوش و زودرنج سستپیمان، سختدل، مشکلپسند، آسانگسل
در باده دیر مستم آری ز سخت جانی ست در غمزه زودرنجی آری ز نازنینی ست
افسردگی فصلی معمولاً از دوران جوانی شروع میشود و در بین زنان نسبت به مردان شایع تر است. بعضی از افرادی که دچار این اختلال هستند، نشانههای کم و نه چندان شدیدی مثل زودرنجی را به همراه خواهند داشت، در حالی که ممکن است سایر افرادی که دچار این اختلال هستند با نشانههای بدتر و شدیدتری همراه شوند و در روابط و کارشان اختلال ایجاد شود.
روشنفکر بسته به متدولوژی که دارد اغلب رگه یی از پارانویا جزء جدایی ناپذیر شخصیت و اندیشه او است چرا که او ارزشی بیش از حد برای خود قائل است، اعتقادات دیگران را به چالش میبرد، گاهی مواقع قضاوتی خشک و یکجانبه دارد، به طرزی دیوانه وار از یک موضوع دفاع میکند یا به رد دیگری میپردازد و علاقهمند به تحلیل و تفسیر است. بیش از افراد عادی از حساسیت، زودرنجی، شکاکی، بدبینی و یک دندگی بهرهمند است و چه بسا همین ویژگیها و حالتهای متفاوت است که موجب شکلگیری اندیشههای عمیق در او میشود.
ز بس از دوستان رنجیده قلب زودرنج من که دیگر راه و رسم یاری از اغیار میخواهد
گفت ارچه این چهار لطیفند و زودرنج چندین عتاب بوسه نیارند احتمال