زهره ساز
معنی کلمه زهره ساز در فرهنگ فارسی
معنی کلمه زهره ساز در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه زهره ساز
زهره سازی خوش نمیسازد مگر عودش بسوخت؟ کس ندارد ذوقِ مستی میگساران را چه شد؟
چو در بزم سوم آوازه انداخت به چادر زهره ساز خود نهان ساخت
تا ثور برج زهره بلبل طرب بود پیش تو زهره ساز طرب بر کنار باد
به حضرت تو درون تیر کلک مستوفی به مجلس تودرون زهره ساز خنیاگر
چندانکه مه ستاند از آفتاب نور چندانکه زهره سازد با مشتری قران
چندانکه مه ستاند از آفتاب نور چندانکه زهره سازد با مشتری قرآن
سحرگهی که کند زهره ساز چنگ صبوحی نشسته منتظر رقص و های و هوی تو باشم
شمع روی روشن زهرا چه آنشب شد خموش زهره ساز و نغمۀ ماتم در آن کاشانه کرد
با گل حدیث گوید با لاله پای کوبد بر مه زره نگارد با زهره ساز دارد