زهربار

معنی کلمه زهربار در لغت نامه دهخدا

زهربار. [ زَ ] ( نف مرکب ) زهربارنده. سم ریزنده. || کشنده. مهلک. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به زهر و دیگر ترکیبهای آن شود.

معنی کلمه زهربار در فرهنگ معین

( ~. ) (ص فا. ) کشنده ، مهلک .

معنی کلمه زهربار در فرهنگ فارسی

۱ - سم ریزنده . ۲ - کشنده مهلک .

معنی کلمه زهربار در ویکی واژه

کشنده، مهلک.

جملاتی از کاربرد کلمه زهربار

گه ز عکس مار دوزخ هم‌چو مار گشته‌ام بر اهل جنت زهربار
به زیر چرخ ننوشم شراب ای زهره که من عدو قدح‌های زهربار توام
تاک را چون مار هر جا سبز شد سر می زنند تا شد از انگور کام شکرینش زهربار