زعاف

معنی کلمه زعاف در لغت نامه دهخدا

زعاف. [ زُ ] ( ع ص ) سم زعاف ؛ زهر کشنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). زهر زود کشنده. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): و موت زعاف ؛ ای سریع. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه زعاف در فرهنگ معین

(زُ ) [ ع . ] (ص . ) مهلک ، کشنده .

معنی کلمه زعاف در فرهنگ عمید

کشنده، هلاک کننده.

معنی کلمه زعاف در ویکی واژه

مهلک، کشنده.

جملاتی از کاربرد کلمه زعاف

رو تو خاموشی بجو ازعافیت چون فنا خواهی شدن در عاقبت
آفاق زعافیت همی موج زند مادر طلب بلا چرا می گردیم
به کنج عافیت بنشین که جائی عاریت داری هرآنکه ازعافیت بگریخت در دام بلا باشد
زعافیت بمکافات معصیت دوسه روز مریض گشته تنم از مشیت داور