زرکوبی

معنی کلمه زرکوبی در لغت نامه دهخدا

زرکوبی. [ زَ ] ( حامص مرکب ) عمل و شغل زرکوب. طلاکاری. ( فرهنگ فارسی معین ) :
رخ زردم کند در اشکباری
گهی زرکوبی و گه نقره کاری.نظامی.|| ( ص نسبی ) زرکوبی شده. هر چیزی که روی آن طلاکوبی شده باشد. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه زرکوبی در فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) طلاکاری .

معنی کلمه زرکوبی در فرهنگ عمید

شغل و عمل زرکوب، طلاکوبی، طلاکاری.

معنی کلمه زرکوبی در فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل زرکوب طلاکاری . ۲ - ( صفت ) هر چیزی که روی آن طلا کاری شده باشد .
عمل و شغل زر کوب ط کاری

معنی کلمه زرکوبی در ویکی واژه

طلاکا

جملاتی از کاربرد کلمه زرکوبی

یکی گنجی پدید آمد در آن دکان زرکوبی زهی صورت زهی معنی زهی خوبی زهی خوبی
رخ زردم کند در اشک‌باری گهی زرکوبی و گه نقره‌کاری