معنی کلمه زرورق در لغت نامه دهخدا
تا زرورقی زرین کم شد ز سر گلبن
کوه از قصب مصری دستار همی پوشد.خاقانی.کج اندیشی که دارد زیور و مال
بود چون زرورق بر ابروی زال.( بیانی در شیرین خسرو، از آنندراج ).|| ورق طلا. ( ناظم الاطباء ). ورق زر. و رجوع به زر شود. || کاغذ زردرنگ و نازک که بصورت ورقه زر سازند و جهت تزیین یا زرکوبی جلد کتاب استعمال کنند. ( فرهنگ فارسی معین ).