زرخرید
معنی کلمه زرخرید در فرهنگ معین
معنی کلمه زرخرید در فرهنگ عمید
۲. (اسم، صفت مفعولی ) غلام یا کنیز خریده شده.
معنی کلمه زرخرید در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - غلام و کنیزی که خریده شود. ۲ - هنگامی که کسی [[اعیان]] خالصه ای را میخرید ( که دراین صورت زمین یا عرصه آن همچنان خالصه باقی میماند ) نام آن مبدل به زر خرید میشد ( اواخر قاجاریه ) .
غلام و کنیزک که خریده شده باشد مملوک عبد
معنی کلمه زرخرید در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه زرخرید
یکی گفت از پدر بر من رسیده است یکی میگفت ملک زرخرید است
شده هریک عبید سرمایه بندهٔ زرخرید سرمایه
داغ جنون نمیکشد، دست حمایت از سرم خواجه به ناز پرورد، بندهٔ زرخریده را
شدی خاک زرخیز هندوستان ز جان زرخرید وطندوستان
از فیلمهایی که وی در آن نقش داشتهاست، میتوان به جرم موسیو لانگه، زن هرزه، پاریس همیشه پاریس است، تئودورا، ملکه زرخرید و کنت دو مونت-کریستو اشاره کرد.