زرخرید

معنی کلمه زرخرید در لغت نامه دهخدا

زرخرید. [ زَ خ َ ] ( ن مف مرکب ) غلام و کنیزک که خریده شده باشد. ( آنندراج ). هر چیز که شخص خریده باشد مانند غلام و داده. ( ناظم الاطباء ). درم خرید. درم خریده. مملوک. عبد. بنده. غلام زرخرید. بنده ٔزرخرید. کنیز زرخرید. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه زرخرید در فرهنگ معین

(زَ. خَ ) (ص مف . ) غلام و کنیزی که خریده شود.

معنی کلمه زرخرید در فرهنگ عمید

۱. خریده شده به زر، آنچه با پول خریده شده.
۲. (اسم، صفت مفعولی ) غلام یا کنیز خریده شده.

معنی کلمه زرخرید در فرهنگ فارسی

خریده شده برز، آنچه که باپول خریده باشند، کنیز
( صفت ) ۱ - غلام و کنیزی که خریده شود. ۲ - هنگامی که کسی [[اعیان]] خالصه ای را میخرید ( که دراین صورت زمین یا عرصه آن همچنان خالصه باقی میماند ) نام آن مبدل به زر خرید میشد ( اواخر قاجاریه ) .
غلام و کنیزک که خریده شده باشد مملوک عبد

معنی کلمه زرخرید در ویکی واژه

غلام و کنیزی که خریده شود.

جملاتی از کاربرد کلمه زرخرید

یکی گفت از پدر بر من رسیده است یکی می‌گفت ملک زرخرید است
شده هریک عبید سرمایه بندهٔ زرخرید سرمایه
داغ جنون نمی‌کشد، دست حمایت از سرم خواجه به ناز پرورد، بندهٔ زرخریده را
شدی خاک زرخیز هندوستان ز جان زرخرید وطن‌دوستان
از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به جرم موسیو لانگه، زن هرزه، پاریس همیشه پاریس است، تئودورا، ملکه زرخرید و کنت دو مونت-کریستو اشاره کرد.