زخم آور
معنی کلمه زخم آور در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه زخم آور
زدشمن چو ایمن شدی جای خوفست که زخم آورداندر گشاد از مششدر
بفرمود اسکندر فیلقوس تبیره به زخم آوریدند و کوس
ساقی از آن باده یاقوت گون یک دوسه مینا زخم آور برون
چون بربط شد مؤمن در ناله و در زاری بربط ز کجا نالد بیزخمه زخم آور
ز لشکر برآمد سراسر خروش به زخم آوریدند پیلان به جوش
همچو یوسف بادیا تا زرق هر ده بشکنی همچو موسی بادیا تا بر عدو زخم آوری
ابتلا رنجیست کان رحم آورد احمقی رنجیست کان زخم آورد