۱. زبان کوچک. ۲. (زیست شناسی ) برگه یا پولکی که در قاعدۀ برگ یا دم گل برخی از گیا هان وجود دارد.
معنی کلمه زبانک در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - زبان کوچک . ۲ - برگه کوچک و برجسته ای که در محل التصاق برگ غلات در سطح فوقانی پهنک در انتهای فوقانی شکاف غلات مشاهده میشود . ۳ - ( اسم ) هر یک از فلسهای کوچکی که در پای دم گل گیاهان تیره غلات وجود دارد .
معنی کلمه زبانک در فرهنگستان زبان و ادب
{ligule} [زیست شناسی- علوم گیاهی] زایده ای کوچک در سطح فوقانی و نزدیک به قاعدۀ برگ در برخی از گیاهان
معنی کلمه زبانک در دانشنامه عمومی
زبانک یا تسمک ( به انگلیسی: Ligule ) زائده کوچکی در محل اتصال برگ و برگچه بسیاری از گندمیان و جگنیان است. زبانک همچنین گسترش تسمه - شکل جام گل در گیاهانی همانند گل مروارید از تیره کاسنیان است.