زبان شناسان

معنی کلمه زبان شناسان در ویکی واژه

زبان‌شناس
حوزه: زبان‏شناسی کسی که تخصص او شناختن اصطلاحات یک زبان است.

جملاتی از کاربرد کلمه زبان شناسان

زبان تاتی از زبانهای مرکزی و شمال غربی ایران که به اعتقاد بیشتر زبان شناسان زبانهای ایرانی زبان تاتی جز زبان باستانی ماد می‌باشد در این بخش به مقایسه اعداد در زبان تاتی و هرزنی آذربایجان و گویش کردی اردلانی می‌پردازیم.
در نوشتن خط پهلوی به این صورت بوده یک صامت (حرف) رابرای چند صامت (حرف) به کار می‌بردند و این خط حروف صدادار نداشته و زبان شناسان صدا گذاری متن را بر اساس زبان فارسی حال انجام می‌دادند در حالی که پهلوی بیشتر به زبان‌های غرب ایران لری، لکی، هورامی‌کردی نزدیک بوده و شکل باستانی واژه‌ها در این زبان‌ها موجود است دومین مشکل زبان پهلوی، هزوارش بودن زبان است یعنی کلماتی را به زبان آرامی می‌نوشتند ولی در خواندن متن آن را ترجمه می‌کردند و به پهلوی می‌خواندند در اینجا نیز زبان شناسان بیشتر واژه‌های فارسی دهه دوم هجری تا هشتم یا کتب پهلوی بعد از اسلام را برمی‌گزیدند مثال
انسائیکلوپیدیا بلوچستانیکا (دائرةالمعارف بلوچستان) توسط جمعی از زبان شناسان و پژوهشگران به سرپرستی پروفسور صبا دشتیاری در حال تدوین است.
گویش مشهدی، یکی از گویش‌های زبان فارسی به‌شمار می‌آید. زبان شناسان این گویش را بعد از گویش سبزواری عصاره‌ای از زبان فارسی نو می‌دانند و بسیاری از واژگان گمشدهٔ این زبان را می‌توان در گفتار عامیانهٔ مشهدی‌ها جست. اما امروز آنان که از شهر دیگری به مشهد سفر می‌کنند، اثری کم‌رنگ از این گویش را مشاهده می‌کنند؛ چیزی که شاید تنها به برخی محلات خاص این شهر محدود شود.
   طبقات النحویین و اللغویین (دسته بندی دستور نویسان و زبان شناسان) شرح حال لغت شناسان و لغت شناسان متقدم مکتب بصره و کوفه و بغداد. تقریباً مقارن با الفهرست ابن الندیم. هر دو اثر شاهد ظهور علم زبان عربی و ارتباط فکری نزدیک بین کرسی های قدرت عباسیان و امویان به ترتیب در بغداد و قرطبه است.
۵- توجه و محبت بیشتر، به شوق درآوردن، روی آوردن، معاشقه برخی از زبان شناسان مانندلاله بختیار نیز، در مقابل ترجمه‌های سنتی، ضرب را در این آیه به معنای «فاصله گرفتن» درنظر گرفته‌است.
بسیاری از کلمات آن از واژه‌های پارسی باستان است و نحوه اتصال آن و بیان آن با زبان فارسی امروزه فرق دارد. زبان شناسان آن را در رده زبان‌های پارتی در ایران باستان (پهلوی) قرار می‌دهند که خویشاوندی نزدیکی به کردی، گیلکی و تاتی دارد.