زبان ادبی

معنی کلمه زبان ادبی در ویکی واژه

زبان‌ادبی
زبان ادبی می‌بایست به هر تقدیر مفهوم باشد؛ و شرط دوم که اهمیت خاصی دارد، می‌بایست بر پایه سنتی ادبی و مکتوب استوار باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه زبان ادبی

فولکلور مردمی نیز در آن دوران ترقی کرده بود. معلوم است که حتی قبل، در زمان تیگران دوم، در پایتخت‌های تیگراناکرت و آرتاشات غیر از نمایش‌های یونانی نمایش‌هایی نیز به زبان ارمنی اجرا می‌شد. لیکن بجز از این و چند گواهی دیگر، بزرگترین پدیده زبان ادبی قدیمی ارمنی یعنی (ارمنی کلاسیک)، گرابار است که با توانگری، کم اهمیت تر از زبان یونانی باستان نیست. در سده پنجم کتاب مقدس و کتاب‌های متعدد دیگر به‌طور صحیح از یونانی به ارمنی کلاسیک ترجمه شدند.
زبان آسی دارای ۲ گویش است: گویش ایرون در شرق و گویش دیگور در غرب. گویش ایرون در بخش وسیعی گسترش یافته و ۷۵ درصد آس‌ها به آن تکلم می‌کنند و مبنای زبان ادبی آسی است. ایرون یک گویش فرعی نیز دارد که «توالی» خوانده می‌شود. گویش دیگور که در بخش غربی و در امتداد رودخانه‌های اوروخ و اورسدن رواج دارد، یک گویش مهجور است ولی ویژگی‌های مراحل قدیمی این زبان را بیش‌تر در خود حفظ کرده‌است.
ولی تفاوت‌های زبان‌های زازا-گورانی و زبان‌های کردی بسیار زیاد است و برخی زبانشناسان گورانی را به عنوان گویشی کردی طبقه‌بندی نمی‌کنند. به ویژه مک‌کنزی از طرفداران این دیدگاه به شمار می‌رود. برخی هم، مانند چمن‌آرا، آن را نه زبانی برای گفتگو بلکه زبان ادبی برساخته ساکنان زاگرس می‌داند.
«سریانی کلاسیک» اصطلاحی است که برای زبان ادبی رایج در سدهٔ سوم میلادی استفاده می‌شود. زبان سه سدهٔ نخستین دوران مسیحی را «سریانی باستان» می‌نامند، هرچند که گاهی آن را زیرمجموعهٔ «سریانی کلاسیک» برمی‌شمارند.
جو مذهبی و اجتماعی در اوایل قرن نوزدهم هند انگلیس نقش به سزایی در توسعه گونه اردو داشت. هندی در پی آن به گونه متمایزی تبدیل شد که توسط افرادی که در پی ایجاد هویت هندو در برابر استعمار بودند، صحبت می‌شد.همانند هندی که برای ایجاد هویت متمایز هندو از هندوستانی جدا شد، اردو نیز برای ایجاد هویت اسلامی برای جمعیت مسلمان هند بریتانیا به کار گرفته شد.استفاده از اردو فقط به شمال هند محدود نمی‌شد و این زبان به عنوان زبان ادبی نویسندگان هندی در مناطق بمبئی، بنگال، اودیسا و تامیل نادو نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت.
به‌باور لازار فردوسی در هنر سخنوری آشکارا وامدار گذشتگان خویش و همهٔ آنانی است که در بیش از یک سده، زبان فارسی را گسترش دادند و ساختار آن را روشن کردند و رسانهٔ ادبی آن را به اوج رساندند و او توانست مطالب خود را چنین درخشان بپردازد. او می‌گوید اگر دیگران زبان و شعر پارسی را به بلوغ نمی‌رساندند، شاهنامه یارای پیدایش نداشت. این کتاب، آوردهٔ مجال و آرامشی بود که در آن، گذشته در یادها پابرجا بود و زبان ادبی نوین چنان بالندگی یافته‌بود که شاهکارهای ادبی بیافریند.
از مختصات نیمه اول سده نوزدهم در گرجستان این است که در آن هنگام فعالیت مبتکرانه شعرای رمانتیک مانند الکساندر چاوچاوادزه (۱۷۴۶–۱۷۸۶ م)، گریگول اوربلیانی (۱۸۰۰–۱۸۸۳ م)، نیکولوز باراتاشویلی (۱۸۱۷–۱۸۴۵ م)، جریان داشته‌است. رمانتیسم گرجستان با پدیده‌های حیات اجتماعی ناآشنا نبود و به غنی‌تر شدن زبان ادبی کمک می‌کرد و سبک منظوم و شاعرانه بدیع و اصیلی را به وجود آورد. در اواسط قرن نوزدهم، رمانتیسم جای خود را به رئالیسم اولیه واگذار می‌کند. نیمه دوم قرن نوزدهم حاکی از ظهور و پیدایش شخصیت‌های برجسته‌ای چون آکاکی تسرتلی و ایلیا چاوچاوادزه در ادبیات کلاسیک بود.
اردو در سده هجدهم به زبان ادبی تبدیل شد و دو گونه معیار مشابه از آن در دهلی و لکهنو پدید آمد. از سال ۱۹۴۷ گونه معیار سوم آن نیز در کراچی پدید آمده‌است. دکنی، گونه کهن‌تری که در گذشته در جنوب استفاده می‌شد، هم‌اکنون منسوخ شده‌است.
در پی معرفی صنعت چاپ به انگلستان در سال ۱۴۷۶ توسط ویلیام کاکستون (حدوداً ۱۴۹۲-۱۴۲۲)، ادبیات بومی شکوفا شد. اصلاحات در کلیسای انگلستان الهام‌بخش خلق نیایش‌سرایی‌های محلی شد که در نهایت باعث انتشار کتاب ادعیهٔ عمومی[پانویس ۱۱] گردید. چاپ این کتاب تأثیر عمیقی بر زبان ادبی انگلیسی گذاشت. اشعار، متون منثور و نمایش‌نامه‌هایی که در زمان ملکه الیزابت اول و شاه جیمز اول نگارش یافتند آثاری هستند که امروزه به آن‌ها لقب ادبیات مدرن اولیه یا رنسانس داده می‌شود.
یکی از این دو گروه به رگه‌های اروپایی و به ادبیات جهان‌وطن توجه می‌کردند و گروه دیگر به جنبه بومی بیشتر دقت می‌کرد، افزود: همین تعارض باعث خلق ادبیات جدید شد. اول داستان‌های تاریخی مورد توجه قرار گرفت. اینها داستان صرف نبودند و بیشتر تاریخ‌نگاری به شیوه داستانی بودند. آن‌ها را می‌شود صورت رمانتیک تاریخ‌نگاری دانست. شاعرانی هم بودند که بحث‌های دینی مسیحی یا مباحث دین شخصی‌شان را از طریق زبان ادبیات و با شعر بازنشر می‌کردند.