زاوری

معنی کلمه زاوری در لغت نامه دهخدا

زاوری. [ وَ ] ( حامص ) خدمت. ( ناظم الاطباء ) :
چیست چندین آب و گل را پیروی کردن ز حرص
آب و گل خود مر ترا بسته میان زاوری.سنائی.

معنی کلمه زاوری در فرهنگ فارسی

خدمتکاری بخدمت .
خدمت

جملاتی از کاربرد کلمه زاوری

و روی ان اللَّه عزّ و جلّ یقول: «وجبت محبتی للمتحابّین فی، و المتجالسین فیّ، و المتزاورین فی، و المتباذلین فیّ».
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا الآیة از روی اشارت میگوید: چون بسفری بیرون شوید، بدان شوید که بدوستی از دوستان خدا در رسید، تا مونس روزگار و شاهد دل و جان شما بود، و چندان که روید هیچ از طلب میاسائید، و قدم جهد باز پس منهید، که ایشان ضنائن «۱» درگاه عزت‌اند، و مقبول حضرت الهیّت‌اند، نه هر کسی بیندشان، نه هر دیده دریابدشان. چون یافتید، گوش دارید، چون دیدید لزوم گیرید، که روشنایی دل در مشاهدت ایشان است، و سعادت ابد در صحبت ایشان. پیر طریقت جنید را پرسیدند قدّس اللَّه روحه که دو رکعت نماز تطوّع دوست‌تر داری که بگزاری یا یک ساعت مشاهده درویشان؟ گفت: یک ساعت مشاهدت درویشان، زیرا که مشاهدت درویشان محبت خداست، که میگوید: وجبت محبتی للمتحابین فی و المتزاورین فی. و محبّت خدای بدست آوردن عین فرض است. این چنین فرض بگذاشتن و نافله برداشتن کار زیرکان و سیرت جوانمردان نبود.