زاهدانه

معنی کلمه زاهدانه در لغت نامه دهخدا

زاهدانه. [ هَِ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) بطور زهد و تدین. با تدین. ( ناظم الاطباء ). || منسوب به زاهد. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه زاهدانه در فرهنگ عمید

مانند زاهدان.

معنی کلمه زاهدانه در فرهنگ فارسی

۱ - مانند زاهدان همچون پارسایان . ۲ - ( صفت ) منسوب به زاهد .

جملاتی از کاربرد کلمه زاهدانه

در طی قرون وسطی، هیچ فعالیت آنارشیستی به جز برخی جنبش‌های دینی زاهدانه در جهان اسلام یا اروپای مسیحی، وجود نداشت. بعدها این موارد نوعی سنت آنارشیسم مذهبی را به وجود آورد. پیش‌تر در شاهنشاهی ساسانیان، مزدک خواستار یک جامعه برابری‌خواه و لغو سلطنت شده‌بود، ولی توسط پادشاه قباد اول اعدام شد.
به زاری همه دست برداشتند زاهدانه فریاد بگذاشتند
زاهدانه گر همی جوئی بهشت بشنو و بهر رضای او طلب
از دید گورو نانک، زندگی باید پر از فعالیت، خلاقیت، صداقت، وظیفه‌شناسی، خویشتن‌داری و خلوص نیت باشد. او این‌ها را از زندگی زاهدانه و پر از تفکر و عبادت، بهتر می‌دانست. او بر روی سه اصل مهم در آیین سیک تأکید داشت: اول، کمک به نیازمندان، دوم، کسب روزی و درآمد، بدون فریب‌کاری و بهره‌کشی از زحمت دیگران و سوم، یاد همیشگی خدا جهت دوری از گناهان. پنج گناه بزرگ یا کبیره در دین سیک عبارتند از: خشم، طمع، دلبستگی به دنیا، شهوت و خودبینی یا تکبر.
آرون مانیل گاندی (۱۴ آوریل ۱۹۳۴ - ۲ مهٔ ۲۰۲۳) یک فعال سیاسی هندی-آمریکایی بود. او از طریق پسر دوم ماهاتما گاندی به نام مانیل، نوه پنجم او بود. اگرچه او به عنوان یک فعال، راه پدربزرگ خود را دنبال کرد، اما از سبک زندگی زاهدانه پدربزرگش دوری گزیده‌ بود. در سال ۲۰۱۷ او هدیه خشم: و درسهای دیگر از پدربزرگ من ماهاتما گاندی (نیویورک: گالری کتابها / انتشارات جتر ۲۰۱۷) را منتشر کرد.
مرکز سیک ایالت پنجاب است و بیشتر پیروان آیین سیک نیز پنجابی هستند. پرستشگاه‌های سیک‌ها از دیدگاه معماری به سبک معماری راجپوت هندو با عناصری از معماری اسلامی ساخته شده‌است. نیایشگاه زرین مقدس‌ترین پرستشگاه سیکهاست که در «آمریتسار» واقع است. از دیدِ گورو نانک، زندگی باید پر از فعالیت، خلاقیت، صداقت، وظیفه‌شناسی، خویشتنداری و خلوص نیت باشد. او این‌ها را از زندگی زاهدانه و پر از تفکر و عبادت، بهتر می‌دانست. او بر روی سه اصل مهم تأکید داشت: اول، کمک به نیازمندان، دوم، کسب روزی و درآمد، بدون فریبکاری و بهره‌کشی از زحمت دیگران و سوم، یاد همیشگی خدا جهت دوری از گناهان. پنج گناه بزرگ یا کبیره در دین سیک عبارتند از: خشم، طمع، دلبستگی به دنیا، شهوت و خودبینی یا تکبر.
در ۱۳۰۷ ه‍.ق آقانورالدین نوری عراقی پس از هفت سال تحصیل در نجف به اراک بازگشت. شیوه زندگی زاهدانه، مداخله در مسائل اجتماعی و سیاسی، حمایت از مشروطه، حمایت از حقوق مردم در برابر عوامل حکومتی، یاغیان و نمایندگی‌های کمپانی‌های خارجی، وی را به شخصیتی برجسته و مردمی تبدیل نمود به طوری که اندکی پس از بازگشت‌اش به پرنفوذترین شخصیت روحانی شهر و منطقه بدل شد و ریاست امور دینی، اجتماعی و سیاسی اراک را برعهده گرفت.
أبوبکر عبدالله بن محمد بن عبید بن سفیان بن قیس البغدادی الأموی القرشی (۲۰۸هـ/۸۲۳م بغداد—۲۸۱هـ/۸۹۴م بغداد) نویسندهٔ عرب بود. اگرچه بنی‌امیه او را از بردگی آزاد کرده‌بودند، او آموزگار تعدادی از شاهزادگان عباسی بود که بعدها دو تن از آنان به نام‌های المعتضد و المکتفی به خلافت رسیدند. او زندگی زاهدانه‌ای داشت و پیوسته در حال تدریس بود و دنیا را مذموم می‌دانست. در حدیث، او تنها توسط شیعه ضعیف شمرده می‌شود.
او در یکی از روستاهای نصیبین از شهرهای شمال عراق متولد شد و برای شنیدن حدیث به نیشابور سفر کرد؛ بعدها در حلب و دمشق به بیان حدیث پرداخت. در فقه و اصول سرآمد بود و به علوم غریبه، دانش جفر و علم حروف تسلط داشت. شرح حال نویسان، به زندگی زاهدانه وی اشاره کرده و نوشته‌اند با اینکه در دمشق به وزارت رسید، پس از دو روز آن منصب را ترک کرد و زاهدانه به زندگی خویش ادامه داد. او مذهب شافعی داشت. دانشمندان اهل سنت از وی به نیکی یاد کرده‌اند.
زاهدانه گر همی جوئی بهشت بشنو از بهر رضای او طلب
پل ششم دستور داد که در لیست رسمی نمازهای آمرزش و اعمال نیک تجدید نظر به عمل آید، به این صورت که آمرزش‌نامه به مهم‌ترین نمازها، اعمال زاهدانه، توبه و طلب بخشایش تعلق گیرد.
خطاب مولی و مهر عوام و سود سبوقه چه کام ها که ز سالوس زاهدانه ندارم
ابن‌عربی از گروهی از صوفیان سخن می‌گوید که به دنبال تجربهٔ یک زندگی زاهدانه و عارفانه با الهام از مسیح بودند، و به نام مسیح خوانده می‌شدند. نوشته‌های دیونیسوس آریوپاگوسی مجعول با کتابچه‌ای از تجربیات دینی، عرفان مسیحی را مجهز کرد، که در دنیای اسلام نیز معروف شد.
آن توبهٔ زاهدانهٔ ما رندانه به یک پیاله بشکست
. بعد از آزادیش در سال ۱۹۴۶ اوبه رم نقل مکان کرد تا به عنوان یک هنرمند علی‌رغم مخالفت فامیل و دوستانش شغل تمام وقتی برای خود مهیا کند. او سرانجام به به پسر عموی که موسیقیدان و تنها حامی او بود ملحق شد و با کمکش توانست به حلقه‌های هنری رم دسترسی یابد. به هر حال او هنرمندی منفرد بود که بی‌وقفه کار می‌کرد. میلتون گندلمنتقد هنری آمریکایی که در رم زندگی می‌کرد در سال ۱۹۵۴ در بازدید از استودیو او فضای آن را چنین توصیف کرده‌است:دیوارهای ضخیم، شسته و رفته، تمیز و زاهدانه، کارهایش خون و پوست، پارچه‌های قرمز برآمده و وفادار به زخمهای جنگی است که شاهد آن بوده‌است. ”