زاغ سار

معنی کلمه زاغ سار در لغت نامه دهخدا

زاغ سار. ( ص مرکب ) زاغ سر. ( فهرست ولف ). همانند زاغ در سیاهی. کنایه است از سخت سیاه چهره :
از این زاغ ساران بی آب و رنگ
نه هوش و نه دانش نه نام ونه ننگ.فردوسی. || کنایه از ظالم سرسخت. بی آبرو. دل سیاه. قسی القلب.
و رجوع به زاغ سر شود.
زاغ سار. ( اِخ )در عجائب المخلوقات و جامع الحکایات آمده که از هند جهت خلیفه حیوانی بتحفه آوردند سرش بشکل آدمی و تن مانند زاغ بوده و کلمه ای چند تلفظ میکرد منها: انا الزاغ الاعجوبة، انا اللیث مع اللبوة. ( نزهة القلوب مقاله اول چ لیدن ص 69 ).

معنی کلمه زاغ سار در فرهنگ معین

(ص مر. ) کنایه از: سخت دل و ظالم .

معنی کلمه زاغ سار در فرهنگ عمید

۱. زاغ سر، آن که دارای سر سیاه باشد.
۲. [مجاز] ظالم سرسخت.
۳. [مجاز] سیاه دل، سخت دل: ازاین زاغ ساران بی آب ورنگ / نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ (فردوسی۴: ۲۸۶۷ ).

معنی کلمه زاغ سار در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه دارای سر سیاه مانند زاغ باشد . ۲ - ظالم سر سخت سیاه دل قسی القلب .
کنایه از ظالم سرسخت بی آبرو قسیالقلب

معنی کلمه زاغ سار در ویکی واژه

کنایه از: سخت دل و ظالم.

جملاتی از کاربرد کلمه زاغ سار

و الله که آشیانه سیمرغ نصرت است در کارزار شهپر او چتر زاغ سار