زابان

معنی کلمه زابان در لغت نامه دهخدا

زابان. ( اِخ ) زابیان را زابان نیز گویند. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به زابیان در همین لغت نامه شود.

معنی کلمه زابان در ویکی واژه

نام یکی از کهن‌ترین کشورهای ایرانی مکتوم که لی‌شیر پیرعینی در پایان هزاره سوم به آنجا لشکرکشی کرد. زابان را شاید زبان بتوان نامید احتمالا در شاهنامه همان زابل است و مرکز آن بر رود زاب سفلی نزدیک آلتین‌کپرو قرار داشته است به عبارتی نواحی کُرد نشین.

جملاتی از کاربرد کلمه زابان

در طول سال‌های نیمه تاریک از سلسله کاسیان بابل، «تاریخ همزمان» اسناد و مدارک نشان می‌دهد که او شهرهای زابان، ایرریا، اوگارسالو و نام شهر چهارمی را که حفظ نشده‌است را تصرف و آنها را غارت کرد و «غنایم وسیع آنها را به آشور برد». یک لوح گلی تکه‌تکه که معمولاً به این پادشاه اختصاص می‌یابد، فتوحات نظامی خود را بر سر […] یاش و سرزمین ایرریا، سرزمین سوهو، پادشاهان سرزمین شادانی ، […] آنی، پادشاه سرزمین شلینی ذکر می‌کند. ” به نظر می‌رسد گروه‌های ایلامی پس از تسخیر بابل بر شهر آشورآرا آشوری، که تا اواخر سلطنت آشور-دان بازگردانده نشده بود، غلبه کردند.
پس از نینورتا-پال-اِکور، پسرش، آشور-دان یکم شاه آشور شد (۱۱۷۹ پ. م). او از ناتوانی پادشاهی بابل سود جست و نواحی زابان بر کرانه رود زاب پایین، ایریاو و آکارسالو را از چنگ شاه بابل بیرون آورد (۱۱۵۸ پ. م).