ریشگی

معنی کلمه ریشگی در لغت نامه دهخدا

ریشگی. [ ش َ / ش ِ ] ( ص نسبی ، اِ ) ( اصطلاح ریاضی ) رادیکال . ( لغات فرهنگستان ). رجوع به رادیکال شود.

معنی کلمه ریشگی در فرهنگ فارسی

( صفت ) علامت رادیکال و آن نشانه استخراج ریشه دوم یا ریشه چند ام مقدار واقع در زیر رادیکال یا ریشگی است .

جملاتی از کاربرد کلمه ریشگی

خورده است بسکه سنگ جفا، شاخم از ثمر گردن کشد چو بید موله بریشگی
دود هم دستی به دامان شرار ما نزد آخر از بی ریشگی در مزرع ما دانه سوخت
در ساز و برگ بی ثمران پا فشردنت نخل حیات را، کند ای خواجه ریشگی
به بارگاه نیاز دارد فروتنی ناز سربلندی به خاک روزی دوریشگی‌کن دگر ببال و شجربرون آ