ریسندگی
معنی کلمه ریسندگی در فرهنگ عمید
معنی کلمه ریسندگی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ریسندگی در دانشنامه عمومی
کشت پنبه و دانش ریسندگی و بافندگی آن در منطقهٔ مرواه در حدود قرن چهارم قبل از میلاد به سطح بالایی رسید. صادرات منسوجات یکی از منابع ثروت مرواه بود.
معنی کلمه ریسندگی در دانشنامه آزاد فارسی
فنِ کشیدن و تابیدن الیاف با دست یا دستگاه نخ ریسی، و تبدیل آن به نخ یا رشتۀ بلند. الیاف مصنوعی به صورت مایع از درون جوف های دستگاه تارسازیعبور می کند. نخ ریسی در گذشته با دست، و به وسیله دوکصورت می گرفت؛ دوک وسیلۀ ابتداییِ ریسیدنِ پشم است که در ایران پیشینۀ دیرین دارد. بعدها چرخ ریسندگیجانشین آن شد. حدود ۱۷۶۴ جیمز هارگریوزدر انگلستان دستگاه ریسندگی جِنیرا ساخت که نوع اولیۀ آن هم زمان هشت ماسوره، و نمونه های بعدی ۱۶ ماسوره را می ریسید. در ۱۷۷۹ ساموئل کرامپتون، دستگاه ریسندگی میولرا ساخت که یک چرخ متحرک برای حمل دوک ها داشت؛ از این دستگاه هنوز هم استفاده می شود. نوع دیگری از دستگاه ریسندگی، یک چارچوب ریسندگی دوّار داشت، که در ۱۸۲۸ در امریکا ابداع شد. در این دستگاه، یک مجموعه قرقره، با سرعت های متفاوت نخ را می کِشند و نازک و نازک تر می کنند، سپس نخ ها به هم تابیده، و حول ماسوره های درحال چرخش پیچیده می شوند. در آغاز، حدود ۹هزار سال پیش، نخ ریسی با دست و بااستفاده از فرموک(میله ای شکاف دار که دسته ای از الیاف را در خود نگه می دارد) صورت می گرفت؛ فرموک یک دوک سنگین بود که می چرخید و نخ را می تابانْد. حدود دهۀ ۱۳۰۰م، دوک نخ ریسی به اروپا وارد شد؛ گرچه استفاده از آن از مدت ها پیش در شرق رایج بود. این دستگاه، الگویی را برای نخ ریسی دوکی با ماشین به دست داد. طی قرن بعدی، چرخ نخ ریسی هم زمان نخ را می ریسید و حول ماسوره نیز می پیچاند؛ اما تا قرن ۱۸ در ماشینی شدن نخ ریسی تحول چندانی به وقوع نپیوست.
معنی کلمه ریسندگی در دانشنامه اسلامی
آموزش دادن فن ریسندگی به زنان مستحب است.
جملاتی از کاربرد کلمه ریسندگی
تفضلی توانست در سال ۱۳۵۰ از واحد جدید شرکت خود بهرهبرداری و با ۲۰ هزار دوک ریسندگی و دستگاههای بافندگی، محصولات کرب، ژورژ، فاستونی، پلیاستر، پوپلین و پارچههای مبلی تولید نماید. تعداد کارکنان شرکت در سال ۱۳۵۲ به ۳۲۰۰ نفر رسید؛ سال ۵۰، بیش از ۱۵ میلیون ریال، سود ویژه بین کارگران توزیع شد.
پس از هشت سال (سال ۱۳۴۶) تعداد دوکهای نخریسی به ۳۶۵۰۰ عدد، ماشینهای بافندگی به ۱۰۴۰ عدد و تعداد کارکنان به ۲۸۰۰ نفر افزایش یافت. روزانه حدود صد هزار متر پارچه و ۹۰ نوع بافته، تولید میشد. قسمت ریسندگی، بافندگی، رنگرزی، چاپ و تکمیل انواع منسوجات – از پنبه طبیعی، الیاف سنتیک - پارچههای زنانه و مردانه تولید میکرد.
او در سن ۱۶ سالگی به کرمان نقل مکان کرد و یکی از بزرگترین تجار و خیرین کرمان شد. هرندی در سال ۱۳۱۴ توسط دیگر تجار کرمان و رفسنجان، کارخانه ریسندگی خورشید، کارخانه سیمان و چندین مؤسسه کوچک و بزرگ را بنا نهاد. او علاوه بر کشاورزی که منبع اصلی ثروت اکثر سرمایهداران کرمانی بهشمار میرفت، صاحب اولین کارخانه برق کرمان هم بود.
۸۵ درصد از شرکت هشتاد ساله نخریسی و نساجی خسروی خراسان متعلق به آستان قدس رضوی است. مسئولان آن میگویند که در حوزه ریسندگی و بافندگی رتبه اول را در خراسان دارد و در کل کشور در میان ده شرکت اول نساجی است.
در سالهای بعد او بر سر اصلاحات ارضی با محمدرضاشاه درگیری پیدا کرد تا اینکه سرانجام از تمامی مشاغل دولتی کناره گرفت و رئیس کارخانه ریسندگی در اصفهان شد. او مدیر کارخانه بافندگی و ریسندگی ریسباف اصفهان و کارخانه ریسندگی و بافندگی زایندهرود شد و ریاست سندیکای صنایع اصفهان را نیز به عهده داشت.
چو گیرد به کف دوک ریسندگی کشد نوک کلک از نویسندگی
در دوران رضاشاه تجار شهرهایی مثل اصفهان، یزد، تبریز، کرمان و… با پشتیبانی دولت به فعالتهای صنعتی خصوصاً در زمینه نساجی روی آوردند. ابوالقاسم هرندی در این زمان با کمک چند نفر از تجار و فعالان اقتصادی، کارخانه ریسندگی خورشید کرمان را تأسیس کردند. این کارخانه در آبان سال ۱۳۱۶ روزانه ۳۰۰ بقچه نخ پنبهای تولید میکرد. سرمایه اولیه این کارخانه بیش از ۳۰۰ هزار تومان بود و کارخانه ۵ هزار دوک ریسندگی داشت. البته با گذشت زمان و بعد از چندین سال این کارخانه در سال ۱۳۳۱ دچار مشکل مدیریت و بدهی شد و به مدت سه سال زیر نظر سازمان برنامه اداره میشد تا اینکه در ۱۳۳۹ به علت نپرداختن بدهی به بانک و بدهیهای مالیاتی به مزایده گذاشته و تعطیل شد.
یکی از اهالی کاشان در وصف ارباب میگوید: بنده اولین بار که نام ارباب تفضلی را شنیدم، حدود ده سال داشتم. آن زمان یکی از همسایههای ما که کارگر کارخانه ریسندگی بود و تعداد فرزندان زیادی داشت، عمل جراحی قلب انجام داده بود. ار آنجا که اوضاع مالی خوبی هم نداشت، فشار زیادی متحمل میشد. یک روز شنیدم که گفتند ارباب تفضلی رئیس کارخانه برای عیادت به منزل او آمدهاست. پس از رفتن ارباب، متوجه میشوند که مبلغ زیادی پول (آنچه به خاطرم میآید حدود ۲۰ هزار تومان) زیر متکای کارگر بیمار گذاشته و رفتهاست.
در تیرماه سال ۱۳۲۷ به منظور توسعه کارخانه، نوسازی ماشینآلات ریسندگی و بافندگی و چیتسازی، مبلغ ۴۸ میلیون ریال به سرمایه شرکت، اضافه شد. در سالهای ۱۳۳۴ و ۱۳۳۸ با افزایش سرمایه، کارخانه دیگری با ۱۴ هزار دوک نخریسی و ۵۰۸ ماشین بافندگی، رنگرزی، چاپ و تکمیل، تأسیس شد، که روزانه ۷۰ هزار متر پارچه پشمی، ابریشمی، پوپلین، ساتن و کرپدوشین تولید میکرد.
بر اساس این مقاله، پلیمر مصنوعی و ابریشم هر دو تحت فرآیند ریسندگی مشابهی قرار میگیرند، پروتئینهای ابریشم به دلیل برهمکنش این ماکرومولکولها (پروتئینهای ابریشم) با مولکولهای مرتبط آب در طول ریسندگی طبیعی، چین، دناتوره و تجمع مییابند. این فرآیند "یک حالت نانوکامپوزیت از ماده بیولوژیکی" را تولید می کند که نویسندگان آن را "آکواملت" می نامند.