معنی کلمه رومال در لغت نامه دهخدا
- رومال سیاه ؛ چون پرده مشکین و پرده نیلوفری که بستن آن بر چشم آشوب گرفته معمول است. ( آنندراج ):
بست رومال سیه بر چشم آن آرام جان
گشت آهویی درون خیمه لیلی نهان.صائب ( از آنندراج ).|| چارقد. ( یادداشت مؤلف ). دستار. ( لغت محلی شوشتر. || نوعی از کبوتر. || ( نف ) امردباز. ( ناظم الاطباء ).