روان‌کاوانه

معنی کلمه روان‌کاوانه در فرهنگستان زبان و ادب

{psychoanalytic} [روان شناسی] ویژگی آنچه مبتنی بر رویکرد روان کاوی است

معنی کلمه روان‌کاوانه در ویکی واژه

ویژگی آنچه مبتنی بر رویکرد روان‌کاوی است.

جملاتی از کاربرد کلمه روان‌کاوانه

ژاک لاکان، با الهام از هایدگر و فردینان دو سوسور، بر اساس مدل روان‌کاوانه فروید از سوژه، که در آن سوژه تقسیم‌شده توسط یک پیوند مضاعف تشکیل می‌شود گفته: زمانی که آن‌ها واقعیت را ترک می‌کنند از ژوئی‌سانس بیگانه می‌شوند، وارد امر خیالی می‌شوند (در مرحله آینه)، و هنگامی که به قلمرو زبان، تفاوت و تقاضا در نماد یا نام پدر وارد می‌شوند از دیگری جدا می‌شود.
امر غریب تجربه‌ی رازگونی است که نه یکسره با ترس و وحشت انطباق دارد و نه به آشناپنداری تقلیل می‌یابد؛ حس و حال غریب و ناجوری است که سوژه ابزار ادراکی بسنده‌ای برای طبقه‌بندی آن در اختیار ندارد و از این رو چنان پسماندی فهم‌ناشدنی از ساختار خودآگاهی بیرون می‌ماند. به رغم آن‌که ادبیات رمانتیک در اشاره به این تجربه پیشگام بوده است، فروید اما مهم‌ترین متفکری است که در جستار «امر غریب» در بافتی روان‌کاوانه پرتویی بر ماهیت تاریک آن می‌تاباند. او نشان می‌دهد که تجربه‌ی غرابت رازگون بیش از هر چیز دال بر خانه‌ی آشنای آغازینی است که تنها به واسطه‌ی فرآیند سرکوب بیگانه شده است.
اما مقاله‌ی «امر غریب» فروید مهم‌ترین متنی است که از منظری روان‌کاوانه در این باره نگاشته شده، و هم نقطه‌ی عطفی در کلیت آثار او به حساب می‌آید و زمینه‌ی آثار مهمی همچون فراسوی اصل لذت (1920) را هموار می‌کند و هم به‌ تعبیر فروید به ماهیت و سازوکار خودِ روان‌کاوی پیوند می‌خورد، زیرا روان‌کاوی نیز از جنبه‌های تاریک و نیروهای پنهان ذهن آدمی پرده برمی‌دارد و چه بسا به همین دلیل برای بسیاری غریب و رازگون می‌شود.