رصید

معنی کلمه رصید در لغت نامه دهخدا

رصید. [ رَ ] ( ع ص ، اِ ) سگ و یا ددی که سوی شکار خواهد برجهد. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از منتهی الارب ). ددی که سوی شکار خواهد برجهد، گویند: «سَبُع رصید». ( از اقرب الموارد ). || چشم دارنده به چیزی. مراقب. مواظب. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه رصید در فرهنگ معین

(رَ ) [ ع . ] (ص . ) مراقب ، مواظب .

معنی کلمه رصید در فرهنگ فارسی

( صفت ) چشم دارنده به چیزی مراقب مواظب .
سگ و یا ددی که سوی شکار خواهد برجهد ددی که سوی شکار خواهد برجهد

معنی کلمه رصید در ویکی واژه

مراقب، مواظب.

جملاتی از کاربرد کلمه رصید

درین قلمرو پرصید از نگون بختی درازدستی ما ناوک هوایی شد
بهر شکار خوبان آهی بدل ندارم پرصید دست و ما را خالی ز تیر ترکش
صید مراد ازوست که درصید گاه عشق گردد تمام چشم وبود درکمین خویش
داشتم امید آزادی ز خط، غافل که حسن گردد از هر حلقه ای درصید دلها دیده ور
و من پیش از این، کتب ساختم اندر این معنی، جمله ضایع شد و مدعیان کاذب بعضی سخن از آن مرصید خلق را برچیدند و دیگر را بشستند و ناپدیدار کردند؛ از آن‌چه صاحب طبع را سرمایه حسد و انکار نعمت خداوند باشد، و گروهی دیگر نشستند، اما برنخواندند و گروهی دیگر بخواندند و معنی ندانستند و به عبارت آن بسنده کردند که تا بنویسند و یاد گیرند و گویند که: «ماعلم تصوّف و معرفت می‌گوییم.» و ایشان اندر عین نَکِرت‌اند.