راوک. [ وَ ] ( ص ) راوق. راووق. صاف و لطیف و پالوده هر چیز باشد و معرب آن راوق است. ( برهان ). صافی و پالوده شراب و عسل وغیره که معرب آن راوق است. ( از شعوری ج 2 ورق 9 ). صاف که بتازی راوق گویند، و بعضی گویند راوق معرب آن است ولی اصلی ندارد چه ، راوق بدین معنی عربی است از راق یروق بمعنی صاف کردن نه معرب و یحتمل که بعد از تعریب اشتقاق کرده باشند. ( فرهنگ رشیدی ) : دلت همره نزهتی باد دائم کفت همدم باده ای باد راوک.اثیرالدین اخسیکتی ( از آنندراج ). راوک. [ وَ ] ( اِخ ) دهیست از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ، واقع در 17هزارگزی شمال خاوری لنده مرکز دهستان و 62هزارگزی شمال راه اهواز- بهبهان. این ده در کوهستان قرار گرفته و هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه آن در حدود 100 تن است. آب ده از چشمه تأمین میشود و محصولات عمده آن غلات ، پشم ، لبنیات و پیشه مردم کشاورزی و دامپروری میباشد. صنایع دستی زنان بافتن قالی و قالیچه و گلیم و جوال و پارچه است. مردم این ده از طایفه طیبی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
معنی کلمه راوک در فرهنگ معین
(وَ ) ۱ - (اِ. ) ظرفی که در آن شراب را صاف کنند. ۲ - (ص . ) صاف ، لطیف . ۳ - شراب صاف و بی دُرد.
معنی کلمه راوک در فرهنگ عمید
زلال.
معنی کلمه راوک در فرهنگ فارسی
ظرفی که در آن شراب صاف کنند، پالونه ( صفت ) شراب صاف و لطیف دهیست از دهستان طبیی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان .
معنی کلمه راوک در فرهنگ اسم ها
اسم: راوک (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: rāvak) (فارسی: راوک) (انگلیسی: ravak) معنی: راوق صاف، لطیف و پالوده هر چیز، ( به مجاز ) راوق، صافی، پالونه، جام شراب، ( به مجاز ) شراب صاف و زلال، ( به مجاز ) صاف، زلال، ( به مجاز ) شراب صاف و زلال و ( به مجاز ) صاف
ظرفی که در آن شراب را صاف کنند. صاف، لطیف. شراب صاف و بی دُرد.
جملاتی از کاربرد کلمه راوک
از نعمت تو آنچه من امسال می خورم آن راوکیل رحمت تو پار ساخته
ز فر مقدم میمونش گشت دار الملک چو روضه ئی که بود چشمه ساراوکوثر
بگذشت ماه روزه به خیر و مبارکی پر کن قدح ز باده گلرنگ راوکی
ناو شکن آراوکیاس مونمو بزرگ (دیدیاچ-۹۷۸)، دومین ناوشکن در نیروی دریایی جمهوری کره است. این ناوشکن به افتخار پادشاه مونمو از شیلا نامگذاری شد و حدود ۵۰۰ تن از ناوشکن کلاس چونگموگونگ یی سان-سین بزرگتر است.
اولتراوکس به لحاظ سبکی تأثیر گرفته از گروهها و هنرمندان تجربی همچون راکسی میوزیک، نیویورک دالز، دیوید بویی و کرافتورک بود و با تکآهنگهایی نظیر «هیروشیما عشق من» (۱۹۷۷) در گسترش و محبوبیت موسیقی الکترونیک پیشگام بود.
ادواردو زاماکو ای زابالا در بیلبائو، اسپانیا متولد شد. پسر پروفسور میگوئل آنتونیو د زاماکویس و برته گا (۱۷۶۳–۱۸۶۳)، و همسر دوم او، روپرتا ماریا دل پیلار د زابالا و آراوکو بود. پدر وی بنیانگذار و مدیر مدرسه علوم انسانی سانتیاگو دو ویزکایا بود. نزدیکان وی هنرمندان بی شماری از جمله نویسندگان، بازیگران و نوازندگان بودند.
فراوکه پتری رئیس وقت حزب، خواهان آن بود که جلوی ورود بیشتر پناهجویان به آلمان گرفتهشود. وی گفته بود: پلیس باید اجازه داشته باشد در مواقع ضروری به پناهجویانی که بدون نامنویسی قصد ورود به خاک آلمان را دارند شلیک کند. پتری پس از آن اظهار داشت که او از این اصطلاح شلیک استفاده نکردهاست؛ اما پلیس مرزی باید برای حفظ تمامیت مرزهای اروپا از قانون پیروی کند.
رسد بهرچه بودجانور چوروزی،لیک دراوکسی نرسد همچوآرزوی جهان
این منظومه تأثیرات بسیاری بر ادبیات اسپانیایی نهاد و پس از آن کتابهای ادبی دیگری نیز دربارهٔ فتوحات امپراتوری اسپانیا در آمریکای لاتین نوشته شدند. میگوئل سروانتس در اثر سرشناس خود، دن کیخوت، از زبان یکی از شخصیهای داستانش، در آن بخشی که مرتبط با کتابسوزیهاست، کتاب لا آراوکانا را در زُمرهٔ یکی از سه کتاب برتر رزم و جنگ در زبان اسپانیولی یاد میکند که قابل رقابت با داستانهای رزمی ایتالیایی هستند. امروزه در کشور شیلی لا آراوکانا نوعی حماسهٔ منظوم و ایلیادگونه است و بخشهایی از آن در مدارس به دانشآموزان تدریس میگردد.