معنی کلمه رافضه در لغت نامه دهخدا
رافضة. [ ف ِ ض َ ] ( اِخ ) شیعه. ( عیون الاخبار ). فرقه ای از یاران شیعه است. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). جماعتی از شیعیان که با زیدبن علی بن حسین ( رض ) بیعت کردند، سپس به او گفتند ازشیخین تبرا کن ، او خودداری کرد و گفت آنان وزیران جد من بودند، پس او را رفض کردند یعنی ترک گفتند و بدان نام نامیده شدند. ( از متن اللغة ) ( منتهی الارب ) ( ازآنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ). خوارزمی گوید: امامیه ، و از آنرو آنان را رافضة گویند که رفض یعنی ترک کردند زیدبن علی را. ( مفاتیح العلوم خوارزمی ). و رجوع به عیون الاخبار ج 2 حاشیه ص 153 و فرق ص 54 و تبصره ص 370 و 418 و تلبیس ابلیس ص 103 و مقالات اشعری ص 16 و منهاج السراج ج 1 ص 8، 171 و فهرست کتاب البیان و التبین و فهرست عقدالفرید و موشح ص 369 و ضحی الاسلام ص 131، 137، 275 و عیون الاخبار فهرست ج 4 و ترجمه الملل والنحل ص 165، ص 18 و 19 ضمیمه همان کتاب و شیعه رافضی و روافض و رافضون در همین لغت نامه شود.