رأی عدم اعتماد

معنی کلمه رأی عدم اعتماد در فرهنگستان زبان و ادب

رأی عدم اعتماد
{vote of no-confidence, no-confidence vote} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] رأیی که با آن قوۀ مقننه هیئت وزیران یا یک وزیر را نمی پذیرد یا مجبور به کناره گیری از سمت خود می کند

معنی کلمه رأی عدم اعتماد در ویکی واژه

رأیی که با آن قوۀ مقننه هیئت وزیران یا یک وزیر را نمی‌پذیرد یا مجبور به کناره‌گیری از سمت خود می‌کند.

جملاتی از کاربرد کلمه رأی عدم اعتماد

صدراعظم فدرال به پیشنهاد رئیس‌جمهور فدرال توسط مجلس بوندستاگ با اکثریت آرا انتخاب می‌شود (ماده ۶۳ قانون اساسی)، دوره مسئولیت وی با دوره انتخاباتی مجلس بوندستاگ پایان می‌یابد (ماده ۶۹ بند ۲ قانون اساسی). وی را پیش از انتخابات مجلس فقط می‌توان با «رأی عدم اعتماد سازنده» برانداخت. منظور از سازنده این است که مجلس باید جانشینی برای او داشته باشد و تا زمانی که مشخص نباشد چه کسی به جای او می‌نشیند، نمی‌توان او را برکنار کرد (ماده ۶۷ قانون اساسی، اصطلاحاً رای عدم اعتماد سازنده).
رئیس‌جمهور ایالات متحدهٔ آمریکا نیز به‌عنوان رئیس قوهٔ مجریه و فرمانده کل قوا با رأی مستقیم مردم و از طریق آرای هیئت گزینندگان انتخاب می‌شود و در برگزیدن مشاورانش به‌عنوان وزرا اختیارات تام دارد. در حقیقت رئیس‌جمهور، نیازی به کسب رأی اعتماد از کنگره ندارد و کنگره نیز متقابلاً نمی‌تواند با رأی عدم اعتماد، هیئت دولت یا وزرا را برکنار کند.[نیازمند منبع]