ذی قعده

معنی کلمه ذی قعده در لغت نامه دهخدا

( ذی قعدة ) ذی قعدة. [ ق َ / ق ِ دَ ] ( ع اِ مرکب ) و ذیقعدة الحرام. رجوع به بذوالقعدة شود.

معنی کلمه ذی قعده در فرهنگ معین

(قَ دَ ) [ ع . ذی القعدة ] (اِ. ) نک ذوالقعده .

معنی کلمه ذی قعده در فرهنگ فارسی

یا ذو القعده الحرام . ماه یازدهم از ماههایی قمری عرب میان شوال و ذوالحجه و آن یکی از ماههای حرام بود و در آنماه جنگ نمی کردند و به سفر نمی رفتند : (( تا ذوالقعده بگذشت و ذوالحجه اندر آمد . ) )
و ذیقعده الحرام .

معنی کلمه ذی قعده در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:ذوالقعده

معنی کلمه ذی قعده در ویکی واژه

ذی القعدة
نک ذوالقعده.

جملاتی از کاربرد کلمه ذی قعده

اولین شماره آن در تاریخ دوشنبه ۷ جمادی‌الثانی ۱۳۲۹ و آخرین آن در سه شنبه ۲۹ ذی قعده ۱۳۲۹ منتشر شد. شعار اصلی که در نشان واره چاپ می‌شد، نیم بیت غزل سعدی دولت جان پرور است صحبت آموزگار بود.
تحریرا فی شهر ذی قعده سنه ۱۲۵۰
قبله گاهان آخوند ملا کاظم و ملا موسی و میرزا ابراهیم و ملاحسین را معروض میدارم: که وقفنامچه که به خط و خاتم و سجل حاجی میرزا زین العابدین محرر سرکار اما زید فضله در دست فرزندی احمد است، و تفصیل املاک به خط خود احمد، من بنده وقف کرده ام. تولیت را بهمان شرایط که مکتوب و مسجل است من به احمد داده ام هم بمیل و رضای من شده است، زحمت کشیده به مهر مهر آثار خود مزین و به خط شریف مسجل فرمائید که ممضی و مقبول است. هفدهم ذی قعده سنه ۱۲۶۵. حرره یغما.