ذمایم

معنی کلمه ذمایم در لغت نامه دهخدا

ذمایم. [ ذَ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ذمیمة.

معنی کلمه ذمایم در فرهنگ معین

(ذَ یِ ) [ ع . ذمائم ] (اِ. ) جِ ذمیمه . نکوهیده ها.

معنی کلمه ذمایم در فرهنگ عمید

=ذمیمه

معنی کلمه ذمایم در فرهنگ فارسی

جمع ذمیمه
( اسم ) جمع ذمیمه نکوهیده ها : ذمایم اخلاق .

معنی کلمه ذمایم در ویکی واژه

ذمائم
جِ ذمیمه. نکوهیده‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه ذمایم

مقبلی بر مراسم اشفاق معرضی از ذمایم اخلاق
و چون لازم بود که قبل از شروع بمباحث ابواب برخی از فضایل جهاد که بر خامة ارباب اجتهاد رفته و از تتبع سنت و کتاب فرا گرفته اند مشروح شود و شرحی از ذمایم کفر و رذایل روس بر ارباب غیرت و ناموس معروض گردد لهذا شمه از امو مزبور در مقدمه مذکور گشت و در خاتمه نیزنبذی از جوامع کلم و جواهر حکم که در کار ارباب مجاهدت فصلی از سوال و جواب در موقع بحث اصحاب گشته، بر زبان قلم و بیان رقم خواهد رفت و مجموع این کتاب باحکام الجهاد واسباب الرشاد موسوم شد، امید که زمره مطالعان را مایة سداد و توشه معاد و موجب مزید حسن اعتقاد گردد بالله التوفیق
داده عزت مستحقان را به ارسال زکات وز ذمایم مال داران را معرا ساخته
اگر ندهی دلِ صبر از ذمایم ز شکر دوزخ تو چون برآیم
از معاصی مدارشان معصوم وز ذمایم مسازشان مذموم
چو افتدم به دل از حسن ظن به فضل ازل که شد ذمایم اعمال من همه مغفور
و به حکم عنایت ازلیه درهای رحمتهای غیر متناهیه الهیه بر روی هر کسی گشاده، و بخل و ضنت از برای احدی نشده، و لیکن رسیدن به آنها موقوف است به اینکه آئینه دل صیقل داده شود، و از کدورات عالم طبیعت پاک شود، و زنگ اخلاق ذمیمه از آن زدوده گردد پس حرمان از انوار فیوضات الهیه، و دوری از اسرار ربوبیه، نه از بخل مبدأ فیاض است، «تعالی شأنه عن ذلک» بلکه از پرده های ظلمانیه ذمایم صفات و عوایق جسمانیه است که بدن آدمی را احاطه نموده است.