دیوارک

معنی کلمه دیوارک در فرهنگستان زبان و ادب

{partition} [عمومی] دیواری ثابت و نازک برای تقسیم کردن اتاقی بزرگ به بخش های کوچک تر

معنی کلمه دیوارک در ویکی واژه

دیواری ثابت و نازک برای تقسیم کردن اتاقی بزرگ به بخش‌های کوچک‌تر.

جملاتی از کاربرد کلمه دیوارک

به جایی واکشیدی‌کز سلامت نیست آثاری تو مست خواب و این ویرانه دیوارکهن دارد
شد به کوهی که او اشارت کرد چار دیوارکی عمارت کرد
می روم شبها که سر در آستان او نهم سایه دیوارکوبی او عسس باشد مرا
وان دست که پیش آرزوی دل دیوارکشد، به خام درگیرم
آذرشهر در قدیم با نام توفارقان شناخته می‌شد؛ بر اساس یکی از فرضیه‌های موجود درباره ریشه این نام، توفارقان از دو بخش «توفار» (یا «دووار» به معنی دیوار) و قان (یا «جان/گان»، پسوند مکان و به معنی «سرزمین»؛ قس. ممقان ، زنجان ، ورزقان ، گوگان ، آذربایجان) ساخته شده است. به عبارتی، توفارقان به معنی «منطقه دیوارکشی‌شده، منطقه محصور با دیوار» است، و احتمالا به کوهای پیرامون آذرشهر اشاره دارد که شهر را مانند یک دیواره محافظ احاطه کرده‌اند.
سعیدا طبع وحشی سایهٔ دیوارکی خواهد دل دیوانهٔ ما رم ز نقش بوریا دارد