دیدمان

معنی کلمه دیدمان در ویکی واژه

نظریه، نگره، تئوری، پارادایم.
گوینده، گوشزد کننده، بخاطر آورنده. دیدمان ممکن است به دو بخش دیدِم - آن قابل تجزیه باشد و استنتاج کلی یعنی بسیار گوینده یا بسیار تکرار کننده است.

جملاتی از کاربرد کلمه دیدمان

باندیدمان داد دست دگر خود اندر میان رفت با یک پسر
بسیاری از نمونه‌های مشهور هنر دیدمانی سیاه و سفید رسم شده‌اند، به این دلیل برخی آن را انتزاعی می‌دانند. بیننده‌ای که به آثار این سبک می‌نگرد، ممکن است حرکت، چشمک زدن، خاموش و روشن شدن، چرخش، لرزش یا جهش مشاهده کند.
نگیرد آینه زنگار هیچ اگر گیرد ز عین زنگ بدان روی دیدمان داریم
«در اوایل تحصیل علوم دینی، در تبریز، مختصر تردیدی در خانوادهٔ ما برای ادامهٔ این رشته پیدا شد. شبی در خواب دیدم که پنجرهٔ اتاق نشیمن ما باز شد و حضرت رسول اکرم تشریف آوردند که در دست مبارک‌شان یک جلد کتاب شرایع الاسلام محقق حلی بود و کتاب را باز کرده و فرمودند: «فرزندم، بیا، من خودم به تو درس بگویم.» و صفحهٔ اول شرایع را از زبان پیامبر درس خواندم و از خواب بیدار شدم و دیگر تردیدمان از بین رفت و تحصیلاتم را تعقیب نمودم.»
و اما سخن ما اندر آن قول که این مرد گفته است که دلیل بر آنکه اندر جوهر آتش اجزای هیولی کمتر است و خلا بیشتر است آن است که چو مر هوا را به سنگ و آهن بزنیم گشاده شود و آتش از او پدید آید، (آن است که) گوییم: اگر این قول درست است و آتش از هوا همی بدان پدید آید که ما به سنگ و آهن مر هوا را (همی) بدریم و گشاده کنیم، واجب آید که چو مر هوا را اندر پوستی کنیم و مر آن را سخت فرا افشاریم آب گردد، از بهر آنکه هوا به میان آب و آتش ایستاده است و مر هوا را به لطافت بر آب همان فضل است (که مر آتش را بر هوا،) و چو ما مر هوا را فروفشاریم و آب نگردد، روا نیست که گوییم که آتش اندر هوا همی از آن پدید آید که ما مر هوا گشاده کنیم و بردریمش با آنکه آن آتش کز میان سنگ و آهن همی پدید آید رنگین و حجاب کننده است مر دیدار را و آتش اثیر که این مرد همی گوید: مرکب است از هیولی و خلا، رنگین و حجاب کننده نیست. و اگر اثیر مانند آن آتش بودی که همی از آتش زنه پدید آید، همیشه همه زمین روشن و گرم بودی و ما مر این آفتاب و ستارگان را ندیدمانی. و اگر (از آن) آتش کز آتش زنه جهد، هوا گشاده شده بودی، نبایستی که حجاب کننده بودی مر دیدار ما را، از بهر آنکه هوا که از او بسته تر است به قول این مرد، حجاب همی نکند دیدار ما را،پس چرا (چو) گشاده تر شد، حجاب کرد؟ این قولی محال است. و چو آب بدانچه ما مر او را فرا افشاریم همی خاک نشود و نه از خاک بدانچه مر او را گشاده کنند و آب آید و نه هوا به فرافشردن (همی) آب شود، پیدا آمد که آتش از گشاده کردن هوا (همی) پدید نیاید، (قولی که استقرای کلی بر درستی آن گواهی ندهد، سست و بی معنی باشد.)
گاردین در گزارش مفصل خود پیرامون حمله نیروهای امنیتی و بسیجی به کوی دانشگاه تهران در مصاحبه با یکی از دانشجویان به آزار جنسی وی اشاره کرده و به نقل از آن دانشجو می‌نویسید: «پلیس به داخل خوابگاه‌ها گاز اشک آور شلیک کرد، ما را زد، پنجره‌ها را شکست و مجبورمان کرد بر زمین دراز بکشیم. من حتی تظاهرات هم نکرده بودم اما یکی از آن‌ها رویم پرید، پشتم نشست و مرا زد؛ و بعد درحالی که تظاهر می‌کرد در جستجوی چاقو و تفنگ است، از من سوءاستفاده جنسی کرد. تهدیدمان می‌کردند که ما را حلق آویز کنند و به ما تجاوز کنند.» روزنامه گاردین در گزارش دیگری به نقل از وبلاگ‌های ایرانی از احتمال آزار جنسی علیه بازداشت شدگان سخن گفته‌است.
ندیدمانش به صد افغان و شیون همه شال عزا بسته به گردن
گاردین در گزارش مفصل خود پیرامون حمله نیروهای امنیتی و بسیجی به کوی دانشگاه تهران در مصاحبه با یکی از دانشجویان به آزار جنسی وی اشاره کرده و به نقل از آن دانشجو می‌نویسید: «پلیس به داخل خوابگاه‌ها گاز اشک‌آور شلیک کرد، ما را زد، پنجره‌ها را شکست و مجبورمان کرد بر زمین دراز بکشیم. من حتی تظاهرات هم نکرده بودم اما یکی از آن‌ها رویم پرید، پشتم نشست و مرا زد؛ و بعد درحالی که تظاهر می‌کرد در جستجوی چاقو و تفنگ است، از من سوءاستفاده جنسی کرد. تهدیدمان می‌کردند که ما را حلق آویز کنند و به ما تجاوز کنند.»
در سال ۱۹۶۴ مقاله‌ای بدون نام نویسنده منتشر شد که عنوان آن «اُپ آرت: تصاویری که به چشم یورش می‌برند» بود. گرچه این تعریف تا حدودی صحیح به نظر می‌رسد، اما نمی‌توان گفت کاملاً طبق واقعیت است. زیرا اُپ ارت فقط محدود به چنین تصاویری که نویسنده شرح داده، نمی‌شود. در اُپ آرت، تحریک شبکیه چشم، مهم‌ترین وسیله و معمولاً تنها وسیلهٔ ارتباط است و هدف از آن، ایجاد واکنش‌های بصری فیزیولوژیک در تماشاگر است. بسیاری از کارهای هنر دیدمانی، چیزی بیش از بازی‌های زیرکانهٔ ادراکی (یا خطای دید) نیستند. البته این آثار در بلندمدت نتوانستند اعتبارشان را حفظ کنند و فقط معدودی از آن‌ها توانستند موقعیت خود را به‌عنوان یک اثر هنری حفظ کنند، و از آن میان تنها استثنای درخور توجه، کار بریجیت رایلی بود.