دگروارگی

معنی کلمه دگروارگی در لغت نامه دهخدا

دگروارگی. [ دِ گ َرْ، رَ / رِ ] ( حامص مرکب ) ( اصطلاح شیمی ) موجود بودن یک عنصر شیمیایی به دو یا چند شکل. هر یک از این اشکال را یک ( شکل ) دگروار آن عنصر خوانند. دگروارها در خواص فیزیکی ( مانند رنگ و سختی ) متفاوت اند و در عده یا ترتیب اتمها در مولکول و در فعالیت شیمیایی نیز ممکن است متفاوت باشند ولی در بیشتر خواص شیمیایی دیگر یکسان اند. نمونه بارز دگروارگی در کربون دیده می شود که سه دگروار آن کربون بی شکل ، گرافیت و الماس است. ازسایر عناصر شیمیایی که دگروارگی آنها جالب است اکسیژن ، فوسفور و گوگرد است. ( از دایرةالمعارف فارسی ).

معنی کلمه دگروارگی در فرهنگ فارسی

در اصطلاح شیمی موجود بودن یک عنصر شیمیایی به دو یا چند شکل .

جملاتی از کاربرد کلمه دگروارگی

آهن شاید بهترین مثال شناخته شده از دگروارگی در یک فلز باشد، سه فرم چند شکلی از آهن وجود دارد که به نام‌های α، ϒ و δ شناخته می‌شود.