دک کردن
معنی کلمه دک کردن در فرهنگ معین
معنی کلمه دک کردن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه دک کردن در ویکی واژه
کسی را با ترفند از جایی راندن.
جملاتی از کاربرد کلمه دک کردن
آن بود که عورت از زانو تا ناف پوشیده ندارد و ران در پیش قایم نهد برهنه کرده تا بمالد و شوخ باز کند، بلکه اگر دست در زیر ازار بر آن فرا گیرد، نشاید که بسودن به معنی دیدن بود. و صورت حیوان بر دیوار گرمابه منکر است. واجب بود تباه کردن آن یا بیرون آمدن. و دیگر دست و طاس و سطل پلید در آب اندک کردن که منکر باشد بر مذهب شافعی و انکار نتوان کرد بر مالکی که به مذهب او روا بود. و آب بسیار ریختن و اسراف کردن از منکرات است و منکرات دیگر هست که در کتاب طهارت گفته ایم.
پارسی آن بود: که قومی از بهر تو مرا ملامت بسیار کردند و اندک کردند. درویشی برپای خاست بانگ بکرد. و برجای مرده بیفتاد.